کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التفات داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
التفات داشتن
لغتنامه دهخدا
التفات داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) توجه داشتن . متوجه بودن . پروا کردن . نگریستن : التفات از همه عالم بتو دارد سعدی همتی کان بتو مصروف بود قاصر نیست . سعدی .و رجوع به التفات کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
التفات بودن
لغتنامه دهخدا
التفات بودن . [ اِ ت ِ دَ ] (مص مرکب ) التفات کردن : مرا بکار جهان هرگز التفات نبودرخ تو در نظرم اینچنین خوشش آراست . حافظ.رجوع به التفات کردن شود.
-
جستوجو در متن
-
بالة
لغتنامه دهخدا
بالة. [ ل َ ] (ع مص ) بمعنی مبالاة، مصدر است یعنی التفات کردن و توجه داشتن . (یادداشت مؤلف ). || باک داشتن . ما ابالیه ، و به بالا، و بالة، و بلاء و مبالاة؛ التفات نمی کنم ، باک نمیدارم . (ناظم الاطباء). اصل آن بالیه بود و جهت تخفیف یای آن را برداشت...
-
پروا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) parvā ۱. بیم؛ ترس.۲. [قدیمی، مجاز] توجه؛ اعتنا.۳. [قدیمی] میل؛ رغبت.۴. [قدیمی] طاقت؛ شکیبایی.۵. [قدیمی] صبروقرار؛ آرام.〈 پروا داشتن: (مصدر لازم)۱. باک داشتن؛ ترس داشتن.۲. [قدیمی] میلورغبت داشتن.۳. [قدیمی، مجاز] التفات و توجه داشتن: ◻︎ سرّ...
-
توجه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. التفات کردن، اعتنا کردن، مراعات کردن، رعایت کردن ۲. روی آوردن ۳. تیمار داشتن، غمگساری کردن، غمخواری کردن ۴. دلسوزی کردن ۵. دقت کردن
-
بلاء
لغتنامه دهخدا
بلاء. [ ب ِ ] (ع مص ) التفات کردن و باک داشتن . ما اُبالیه ، و مااُبالی به ؛ التفات نمی کنم و باک نمیدارم . (از منتهی الارب ). اهتمام کردن و توجه نمودن به چیزی . (از اقرب الموارد). مبُالاة. باله . بالا. و رجوع به مبالاة و بالة و بالا شود.
-
مبالات
واژگان مترادف و متضاد
۱. توجه، دقت ۲. احتیاط، پروا ۳. اندیشیدن، فکر کردن ۴. التفات کردن، توجه کردن، مداقه ۵. باک داشتن، ترسیدن ۶. اهتمام ورزیدن
-
پروا کردن
لغتنامه دهخدا
پروا کردن . [ پ َرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) باک داشتن . اکتراث . || پروای کسی کردن . التفات بدو کردن . ارتقاع : مااُعیج ُ به ؛ باک آن ندارم و پروا نکنم . (منتهی الارب ).
-
نظر داشتن
لغتنامه دهخدا
نظر داشتن . [ ن َ ظَ ت َ ] (مص مرکب ) نگاه کردن . نگریستن . نظر افکندن : ما را به چشم کرد که ما صید او شدیم زآن پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشت . خاقانی . || تماشا کردن . (از آنندراج ) : خوشا چشمی که بر روی طربناکی نظر داردخوشا ابری که آب از چشمه ٔ خو...
-
مبالاة
لغتنامه دهخدا
مبالاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ب ل ی »)التفات کردن و باک داشتن . ما ابالیه و به بالاً و بالة و بلاء و مبالاة.التفات نمی کنم و باک نمی دارم و کذلک لم ابال و لم ابل و لم ابل بکسر لام . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
توجه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تدقیق، دقت، مبالات، مداقه، نگرش ۲. پرستاری، تیمار، دلسوزی، علاقه، مراقبت، مواظبت ۳. اعتنا، التفات، رعایت، عنایت، مبالات، محل، مراعات، ملاحظه، وقع ۴. پروا ۵. تمایل، میل ۶. نگهداری ۷. روی کردن، روی آوردن ۸. تیمار داشتن، غمخواری
-
ملحوظ
لغتنامه دهخدا
ملحوظ. [ م َ ] (ع ص ) به دنباله ٔ چشم نگریسته شده . (غیاث ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || مأخوذ ازتازی ، ملاحظه شده به طور تأمل و غوررسی و تعمق . || نگریسته شده از روی مهربانی و محبت و شفقت . (ناظم الاطباء) : اما صاحب دنیا به عین عنایت حق ملحوظ ...
-
سر گران داشتن
لغتنامه دهخدا
سر گران داشتن . [ س َ گ ِ ت َ ] (مص مرکب ) بی التفات بودن . بی محبت بودن : با بوسهل حمدونی امیر سر گران می داشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 623).خدا را داد من بستان از او ای شحنه ٔ مجلس که می با دیگری خورده ست و با من سر گران دارد. حافظ. || تکبر کردن . ب...