کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التجاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
التجاج
معنی
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - درهم شدن آوازها. 2 - درهم شدن امواج دریا.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
التجاج
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - درهم شدن آوازها. 2 - درهم شدن امواج دریا.
-
التجاج
لغتنامه دهخدا
التجاج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بهم درشدن آوازها. (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی )(مصادر زوزنی ). || درهم شدن امواج . (منتهی الارب ). || ستیزه کردن . (غیاث اللغات ).
-
جستوجو در متن
-
ملتج
لغتنامه دهخدا
ملتج . [ م ُ ت َج ج ] (ع ص ) بحر مواج . (آنندراج ). دریای مواج که امواج آن درهم و آمیخته شده باشند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به التجاج شود.
-
غیطلة
لغتنامه دهخدا
غیطلة. [ غ َ طَ ل َ ] (ع مص ) تجارت گاو کردن گرفتن . (منتهی الارب ذیل غطیل ). به تجارت گاو پرداختن . غیطل الرجل ؛ جعل تجارته فی البقر. (از اقرب الموارد). در منتهی الارب چنانکه اشاره شد به این معنی و معنی قبلی و بعدی غطیله بتقدیم طاءبر یاء آمده و صاحب...
-
درهم شدن
لغتنامه دهخدا
درهم شدن . [ دَ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخلوط شدن . آمیخته گشتن . شوریده و مختلط گشتن .(ناظم الاطباء). آمیخته شدن . یکی در دیگری جای گرفتن .بهم برآمدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). اختلاط. اشتباک .قرصعة. التجاج ؛ درهم شدن امواج . التخاخ ؛ درهم و آمیخته شد...