کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التثام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
التثام
/'eltesām/
معنی
۱. دهانبند بستن.
۲. بوسه دادن؛ بوسیدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
التثام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eltesām ۱. دهانبند بستن.۲. بوسه دادن؛ بوسیدن.
-
التثام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) دهان بند بستن ، لثام بستن .
-
التثام
لغتنامه دهخدا
التثام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) دهان بند نهادن . (منتهی الارب ). دهان بند کردن . (مؤید الفضلاء). دهان بند بربستن . (تاج المصادر بیهقی ). لگام بربستن . || بوسه دادن بر چیزی . مأخوذ از لثم است که بمعنی بوسه دادنست . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ملتثم
لغتنامه دهخدا
ملتثم . [ م ُ ت َ ث َ ] (ع اِ) جای بوسه . (غیاث ) (آنندراج ). جای بوسیده شده . (ناظم الاطباء). || (ص ) بوسیده شده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به التثام شود.
-
ملتثم
لغتنامه دهخدا
ملتثم . [ م ُ ت َ ث ِ ] (ع ص ) بوسنده . (غیاث ) (آنندراج ). || آنکه دهان وی با نقاب و یا دهان بند بسته شده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به التثام شود.
-
لثم
لغتنامه دهخدا
لثم . [ ل َ ] (ع مص )کوفتن و شکستن شتر سنگ را به سپل . || شکستن و خون آلود کردن سنگ سپل شتر را. || به مشت زدن بر بینی . التثام . (منتهی الارب ). || بوسه دادن : روز مصاف را شب زفاف پندارندو زخم رماح را لثم ملاح شناسند. (جهانگشای جوینی ).
-
دهان بند
لغتنامه دهخدا
دهان بند.[ دَ هام ْ ب َ ] (نف مرکب ) که دهان خود یا دیگری را ببندد. || (اِ مرکب ) تعویذی که در گلوی گوسپندان بندند تا که از گرگ محفوظ ماند. (غیاث ) (ناظم الاطباء). || تعویذی که برای زبان بندی دشمنان و بدگویان نویسند. (غیاث ) (ناظم الاطباء). || دستمال...