کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الب غازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الب غازی
لغتنامه دهخدا
الب غازی . [ اَ ] (اِخ ) الپ غازی . خواهرزاده ٔ سلطان غیاث الدین محمد غوری است و به سال 600 هَ . ق . بدر هرات در جنگ با سلطان محمدخوارزمشاه درگذشت . (تعلیقات چهارمقاله از قزوینی ، چ معین ص 228). و رجوع به تعلیقات لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 595 و تار...
-
واژههای مشابه
-
آلب
لغتنامه دهخدا
آلب . [ آل ْب ْ / ل ِ ] (ترکی ، ص ) بترکی قدیم ، دلیر. پهلوان . و جزء نخستین بعض اعلام مرکبه ٔ ترکانست ، چون آلب ارغون ، آلب ارسلان ، آلب تگین ، و آن را اَلْب نیز گویند.
-
آلب
لغتنامه دهخدا
آلب . [ ل ِ ] (ع ص ) گِردکننده . (مهذب الاسماء).
-
آلب ارسلان
لغتنامه دهخدا
آلب ارسلان . [ اَ س َ ] (اِخ ) محمدبن داود میکائیل بن سلجوق . دومین ِ پادشاهان سلجوقی ایران . در سال 453 هَ .ق . بجای پدر خویش داود معروف بجغری بیک والی خراسان شد و دو سال بعد (455) بجای عم پادشاهی یافت . وی پادشاهی دلیر و دادگر و جنگجوی بود. مملکت ر...
-
آلب ارغون
لغتنامه دهخدا
آلب ارغون . [ ل ِاَ ] (اِخ ) چهارمین فرمانروا از سلسله ٔ اتابکان لرستان . هلاکو پس از فتح بغداد برادر او تکله را بکشت و او را حکومت لرستان داد، و او پانزده سال با حسن سیاست و تدبیر فرمان راند و در سال 673 هَ .ق . بمرد.
-
آلب تکین
لغتنامه دهخدا
آلب تکین . [ ل ِ ت َ ] (اِخ ) آلب تگین . اَلب تکین . نام یکی ازامراء آل بویه . او در بغداد در جنگ با عزالدوله بختیار مغلوب گردیده بشام گریخت و شام را از ریّان عامل خلفای فاطمی انتزاع کرد و چندی بدانجای فرمان راند تا آنگاه که عزیز فاطمی بدان صوب لشکر ...
-
الب ارسلان
لغتنامه دهخدا
الب ارسلان . [ اَ اَ س َ ] (اِخ ) ابن اتسزبن محمدبن نوشتکین . بعد از اتسز به سال 551 پادشاهی یافت و به سال 558 هَ . ق . درگذشت . (تاریخ گزیده نسخه ٔ عکسی صص 490 - 491).
-
الب ارسلان
لغتنامه دهخدا
الب ارسلان . [ اَ اَ س َ ] (اِخ ) الاخرس بن رضوان از سلاجقه ٔ شام (507 - 508 هَ . ق .). رجوع به حبیب السیر چ خیام صص 549 - 550 شود.
-
الب ارسلان
لغتنامه دهخدا
الب ارسلان . [ اَ اَ س َ ] (اِخ ) البالوی ملقب به معین الدولة. در آثارالباقیه (ص 134) نام وی در زمره ٔ کسانی که از حضرت خلافت ملقب به لقبی شده اند آمده است .
-
الب ارسلان
لغتنامه دهخدا
الب ارسلان . [ اَ اَ س َ ] (اِخ ) رجوع به آلب ارسلان محمدبن داود و رجوع به وفیات الاعیان چ تهران ج 2 ص 155 شود.
-
الب ارسلان
لغتنامه دهخدا
الب ارسلان . [ اَ اَس َ ] (اِخ ) سلغری . وی بر مظفرالدین زنگی بن مودود خروج کرد و بقتل رسید. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 560).
-
الب ارغون
لغتنامه دهخدا
الب ارغون . [ اَ اَ ] (اِخ ) شمس الدین اتابک از حکام لرستان پدر یوسف شاه و عمادالدین است . بعد از اتابک تکله حکومت لرستان یافت . (تاریخ گزیده ص 542). وی از 656 تا672 هَ . ق . حکومت داشته است . (تاریخ مغول ص 448).
-
الب تکین
لغتنامه دهخدا
الب تکین . [ اَ ت َ ] (اِخ ) رجوع به آلب تکین شود.