کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
البوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
البوم
معنی
جاي عکس , البوم
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
البوم
دیکشنری عربی به فارسی
جاي عکس , البوم
-
البوم
دیکشنری فارسی به عربی
البوم
-
واژههای مشابه
-
آلبوم
واژگان مترادف و متضاد
کلکسیون، مجموعه
-
آلبوم
فرهنگ واژههای سره
جنگ
-
آلبوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: album] 'ālbom ۱. دفتری با جلد مقوایی کلفت و برگهای ضخیم چسبدار با جیبهای پلاستیکی برای نگهداری مجموعههای عکس، تمبر و غیره.۲. مجموعهای که در آن این دفترها یا اشیا نگهداری میشود.۳. مجموعۀ آهنگها و ترانههای یک خواننده در یک ...
-
آلبوم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] ( اِ.) مجموعه ای از عکس ، تصویر، تمبر، نمونة پارچه ، صفحه ، نوار موسیقی و غیره ، جُنگ (فره ).
-
آلبوم عکس
فرهنگ واژههای سره
جنگ، نگارنامه
-
واژههای همآوا
-
آلبوم
واژگان مترادف و متضاد
کلکسیون، مجموعه
-
آلبوم
فرهنگ واژههای سره
جنگ
-
آلبوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: album] 'ālbom ۱. دفتری با جلد مقوایی کلفت و برگهای ضخیم چسبدار با جیبهای پلاستیکی برای نگهداری مجموعههای عکس، تمبر و غیره.۲. مجموعهای که در آن این دفترها یا اشیا نگهداری میشود.۳. مجموعۀ آهنگها و ترانههای یک خواننده در یک ...
-
آلبوم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] ( اِ.) مجموعه ای از عکس ، تصویر، تمبر، نمونة پارچه ، صفحه ، نوار موسیقی و غیره ، جُنگ (فره ).
-
جستوجو در متن
-
albums
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلبوم ها، البوم، جای عکس، مرقع