کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الا غ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الا غ
دیکشنری فارسی به عربی
حمار
-
واژههای مشابه
-
آلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālā) (پهلوی) سرخ ، سرخکمرنگ .
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ آلودن و آلاییدن) ‹آلای› 'ālā ۱. = آلودن۲. آلاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خویآلا، دهانآلا.
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آلاء، جمعِ الْی] [قدیمی] 'ālā نعمتها؛ نیکوییها.
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'ālā = آل۳
-
آلا
فرهنگ فارسی معین
(ص .) سرخ ، سرخ نیمرنگ .
-
آلا
لغتنامه دهخدا
آلا. (اِخ ) نام یکی از آبادیهای سقزکردستان و نام پیشین آن «ایلو» است . (فرهنگستان ).
-
آلا
لغتنامه دهخدا
آلا. (ص ) آل . سرخ نیمرنگ . پشت گلی . و در فرهنگها بیت ذیل برای این معنی شاهد آمده است ، لیکن صریح در مدعا نیست : چو چشم ابر شد آلا و روی گل ناری در آبگون قدح افکن شراب گلناری . منصور شیرازی .|| (اِ) پروا. (تحفةالاحباب اوبهی ).
-
آلا
لغتنامه دهخدا
آلا. (فرانسوی ، حرف اضافه ) در کلماتی که از فرانسه در زبان ما داخل شده چون و مانند و مطابق باشد، چون : آلافرانک ، آلانگله ، آلاتورک ، آلاگارسن و آلامد. لیکن دو کلمه ٔ آلاپلنگی به معنی منقش بخالهای درشت و آلابلبلی به معنی جای رفیع و بلند (چون آشیان بل...
-
إِلًّا
فرهنگ واژگان قرآن
خويشاوندي
-
إِلَّا
فرهنگ واژگان قرآن
مگر
-
أَلَا
فرهنگ واژگان قرآن
آگاه باشيد
-
أَلاََّ
فرهنگ واژگان قرآن
که نه-که نيست
-
آلا
واژهنامه آزاد
نعمتها نعمت فراوان