کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الاَّن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
در الان
لغتنامه دهخدا
در الان . [ دَ رِ اَ ] (اِخ ) شهری است به الان چون قلعه ای بر سر کوه و هر روزی هزار مرد به نوبت ، باره ٔ این قلعه نگاه دارند. (حدود العالم ). و رجوع به الان در ردیف خود شود.
-
قزل آلان
لغتنامه دهخدا
قزل آلان . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) (باروی ...) باروی معروفی است در گرگان که اسکندر کبیر به منظور دفاع از گرگان و دههای اطرافش در مقابل حملات قبایل وحشی مشرق ساخت و انوشیروان ساسانی (530 - 578 م .) آن را تعمیر کرد. و آن را دیوار قزل آلان نیز مینامند. (مازند...
-
موسی آلان
لغتنامه دهخدا
موسی آلان . [ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان نعلین بخش سردشت شهرستان مهاباد. واقع در 28/5 هزارگزی شمال سردشت با 189تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ سردشت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
الی الاَّن
لغتنامه دهخدا
الی الاَّن . [ اِ لَل ْ ] (ع ق مرکب ) بمعنی هنوز و تاکنون . (غیاث اللغات ). الی هذا الاَّن نیز مانند آن است . (از آنندراج ). تا حال . الی الحال .
-
خوش آلان
لغتنامه دهخدا
خوش آلان . [ خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه ،واقع در جنوب خاوری هشتیان با هوای سرد و 104 تن سکنه . راه ارابه رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
حتي الآن
دیکشنری عربی به فارسی
تاکنون , تابحال , تا اينجا , پيش از اين , سابق بر اين
-
الاَّن طاب لی الموت
لغتنامه دهخدا
الاَّن طاب لی الموت .[ اَل ْ ن َ ب َ لیَل ْ م َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) اکنون مرگ مرا گواراست . این جمله هنگامی گفته شود که کسی را از غایت سختی و ناگواری زندگی ، مرگ گوارا افتد، یا بدانچه منظور اوست رسیده و آرزویش برآورده شده باشد.
-
من الآن فصاعدا
دیکشنری عربی به فارسی
از اين پس , زين سپس , از اين ببعد
-
تا به امروز (/ الان ) ده بار به مشهد رفتهام.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâ iru dah dahfa be mašad šuweɂun (/ bešdaɂun). طاری: tâ ürü (/ hatun) deh dahva bešdayun mašad طامه ای: tâ alân deh passâ bošeɹaɂon mašad. طرقی: tâ ürü deh pasâ bešiyayo mašad. کشه ای: tâ iri deh bâr mašad bešiyo. نطنزی: tâ emru deh dafa ba...
-
اگر الآن برویم، حتما به او (/ او را) می رسیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: age hat bešima, hatmi beš arassima. طاری: age hatun bešim, beš arassim. طامه ای: ege hat bošim, hatman be nuhun-e rassim. طرقی: age hatu bešim, hatman e arassim. کشه ای: age hatu bešim, hatman beš arassim. نطنزی: age had bašim, hatman be non...
-
اگر الآن میرفتیم، حتما به او (/ او را) میرسیدیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: age hat ašdima, be nu(n) arassâyima. طاری: age hatun ašoyim, hatman beš arassâyim. طامه ای: ege hat šeɹim, hatman be nuhun rassâyim. طرقی: age hatu ašoyim, hatman e arassâyim. کشه ای: age hatu ašoyim, hatman beš arassâyim. نطنزی: age had šiy...
-
اگر به جای آن همه تخمة بوداده مقداری آش خورده بودی، الآن حالت بهتر شده بود.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: aga avaz-e neqza toxma-ye buduwa, iza âš-ed bexardabo, hâled vehdar bo. طاری: age be yâ-ye in hama töma-ye biyowhâtâya, ye poyi âš-ed bexârdabo, had hâled vahdar bo. طامه ای: ege be yâ-ye hame ni tümehâ-ye budâyi, âš-ed boxârdebo, alân hâled...
-
واژههای همآوا
-
آلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālān) (= الان ، اران) [اران /arrān/ = آران ، آلان و الان : آر (= آریا) + ان (پسوند مکان)] ، روی هم به معنی سرزمین آریاییها ؛ نام سرزمینی در شمال غربی ایران که روسها به آن نام آذربایجان را دادهاند ؛ اعراب نام پارسی این شهر (آران) را تغییر دا...
-
الان
واژگان مترادف و متضاد
اکنون، الحال، اینک، حال، حالا، حالیا
-
الان
فرهنگ واژههای سره
اکنون، اینگاه، ایدر، همینگاه، هم اکنون