کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الامة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الامة
لغتنامه دهخدا
الامة.[ اِ م َ ] (ع مص ) بسیار ملامت کردن . (منتهی الارب ). ملامت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || کاری کردن که بر آن ملامت کنند. (منتهی الارب ). سزاوار ملامت کسی شدن . (از تاج المصادر بیهقی ). سزاوار ملامت گردیدن . (منتهی الارب ). || خداوند ملامت شدن...
-
واژههای مشابه
-
غیاث الامه
لغتنامه دهخدا
غیاث الامه . [ ثُل ْ اُم ْ م َ ] (اِخ ) لقب خره فیروزبن خسرو. رجوع به خره فیروزبن فناخسرو و آثارالباقیه ص 134 شود.
-
شیخ الامة
لغتنامه دهخدا
شیخ الامة. [ ش َ خُل ْاُ م م َ ] (اِخ ) رجوع به ابوالحسن علی حرانی شود.
-
فلک الامة
لغتنامه دهخدا
فلک الامة. [ ف َ ل َ کُل ْ اُم ْ م َ ] (اِخ ) از القاب ابوکالیجار است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ابوکالیجار و نیز رجوع به آثارالباقیه ٔ بیرونی ص 133 شود.
-
مجدالملة و کهف الامة
لغتنامه دهخدا
مجدالملة و کهف الامة. [ م َ دُل ْ م ِل ْ ل َ وَ ک َ فُل ْ اُم ْ م َ ] (اِخ ) لقب مجدالدولةبن فخرالدوله ٔ دیلمی . رجوع به رستم بن علی و رستم بن فخرالدوله و مجدالدوله ابوطالب رستم شود.
-
تشريط جسد الأمة الإسلامية
دیکشنری عربی به فارسی
شقه شقه کردن پيکره امت اسلامي
-
واژههای همآوا
-
علامت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آیت، آیه، نشان، نشانه، نمود، نمودار ۲. انگ، داغ ۳. شاخص، شاخصه ۴. رایت، علم ۵. اشاره
-
علامت
فرهنگ واژههای سره
نشانه
-
علامت
لغتنامه دهخدا
علامت . [ ع َ م َ ] (ع اِ) علامة. نشان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، عَلام ، علامات . و در تداول فارسی زبانان به علائم (علایم ) نیز جمع بسته شود. || نشانی که در راه برای رهنمونی برپا سازند.(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || داغ . (ناظم الاطباء)...
-
علامة
لغتنامه دهخدا
علامة. [ ع َ م َ ] (ع اِ) رجوع به علامت شود.
-
علامة
لغتنامه دهخدا
علامة. [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) ابن اثیر. مبارک بن ابی کرم جزری .رجوع به ابن اثیر و مآخذ ذیل شود: ریحانة الادب ج 5 ص 243، کشف الظنون ، روضات الجنات ص 685، تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 12، معجم الادباء ج 17 ص 71، قاموس الاعلام ج 1 ص 599.
-
علامة
لغتنامه دهخدا
علامة. [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) ابن جماعه ٔ شافعی ، محمدبن ابی بکر. رجوع به ابن جماعه و ریحانة الادب ج 5 ص 290، هدیة الاحباب ص 42، روضات الجنات ص 748 شود.
-
علامة
لغتنامه دهخدا
علامة. [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) ابن هشام ، عبداﷲبن یوسف . رجوع به ابن هشام و ریحانة الادب ج 6 ص 199، کشف الظنون ، روضات الجنات ص 455، الدرر الکامنة ج 2ص 308، هدیة الاحباب ص 95، قاموس الاعلام ج 1 ص 679 شود.