کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقنوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اقنوم
/'oqnum/
معنی
۱. شخص؛ کالبد.
۲. اصل و سبب چیزی.
〈 سه اقنوم: در آیین مسیحیت، اَب، ابن، و روحالقُدُس؛ اقانیم ثلاثه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقنوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مٲخوذ از یونانی، جمع: اقانیم] [قدیمی] 'oqnum ۱. شخص؛ کالبد.۲. اصل و سبب چیزی.〈 سه اقنوم: در آیین مسیحیت، اَب، ابن، و روحالقُدُس؛ اقانیم ثلاثه.
-
اقنوم
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ معر. ] (اِ.) 1 - شخص . 2 - اصل چیزی . ج . اقانیم .
-
اقنوم
لغتنامه دهخدا
اقنوم . [ اُ / اَ ] (اِ) سریانی یا یونانی ، اصل هر چیزی . ج ، اقانیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (کشاف اصطلاحات الفنون ). || نصاری گویند اقنوم عبارت از ظهورات باری تعالی است و اب و ابن و روح القدس اشاره بدوست و اقنوم سه است اقنوم وجود و اقنوم علم...
-
واژههای مشابه
-
معتقد بوجود سه اقنوم در خدای واحد
دیکشنری فارسی به عربی
ثالوث
-
جستوجو در متن
-
اقانیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اُقنوم] [قدیمی] 'aqānim = اقنوم〈 اقانیم ثلاثه: [قدیمی] در مسیحیت، اَب، ابن، و روحالقُدُس؛ سه اقنوم.
-
اقانیم
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ معر. ] ( اِ.) جِ اقنوم .
-
آب
لغتنامه دهخدا
آب . (اِخ ) نزد نصاری ، اقنوم اوّل از اقانیم سه گانه . صورتی از اَب .
-
ثالوث
دیکشنری عربی به فارسی
سه گانگي , معتقد بوجود سه اقنوم در خداي واحد
-
سه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] sexān مسیحی، که قائل به سه اقنومِ اب، ابن، و روحالقدس باشد.
-
اقانیم
لغتنامه دهخدا
اقانیم . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اقنوم . (ناظم الاطباء). و اقنوم کلمه ٔ سریانی است بمعنی شخص و اصل . (یادداشت مؤلف ).- اقانیم ثلاث ؛ اب و ابن و روح القدس .
-
تثلیث
واژگان مترادف و متضاد
۱. سهگانی(الوهیت)، اعتقادبه سه اقنوم (اب، ابن، روحالقدس) ۲. سهبخش کردن ۳. سهبر کردن، سهگوش کردن
-
ثالث ثلاثه
فرهنگ فارسی معین
(لِ ثِ ثَ ثِ) [ ع . ] (ص .) یکی از سه اقنوم (اَب ، ابن ، روح القدوس ).
-
روح القدس
فرهنگ فارسی معین
( ~. قُ دُ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - روان پاک ، جبرئیل . 2 - اُقنوم سوم نزد مسیحیان .