کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقلیمشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
periglacial climate
اقلیم پیرایخساری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم ویژۀ مناطق کاملاً همجوار با کلاهک یخی یا یخسار قارهای
-
soil climate
اقلیم خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شرایط حاکم بر نوع مشخصی از خاک ازلحاظ نمناکی و دما
-
climatotherapy
اقلیمدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شاخهای از اقلیمشناسی پزشکی که به مطالعۀ تأثیر اقلیم در درمان بیماریها میپردازد
-
global climate
اقلیم زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم کل زمین
-
artificial climate
اقلیم مصنوعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیمی که با فعالیت انسان به وجود میآید
-
climatography
اقلیمنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] توصیف کامل و کمّی اقلیم، بهویژه با توجه به جدولها و نقشههایی که مقادیر خاص عناصر اقلیمی را در یک ایستگاه یا پهنه نشان میدهد
-
bioclimatograph
زیستاقلیمنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر نمودار اقلیمی که برای نمایش رابطۀ اقلیم با جنبههایی از زندگی طراحی شده باشد
-
climate forecast, climate prediction, climatic prediction, climatic forecast
پیشبینی اقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیشبینی جنبههای گوناگون اقلیم یک منطقه برای یک دورۀ زمانی مشخص
-
climatological forecast
پیشبینی اقلیمشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی پیشبینی که فقط بر مبنای آمارههای اقلیمشناختی یک منطقه صورت میگیرد
-
خسرو اقلیم چهارم
لغتنامه دهخدا
خسرو اقلیم چهارم . [ خ ُ رَ / رُ وِ اِ م ِ چ َ / چ ِ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از آفتاب عالمتاب است . (از برهان قاطع) (آنندراج ).
-
fire climate
اقلیم حریقزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اقلیمی که شرایط خاص آن بر وقوع حریق و رفتار آن در ناحیهای مشخص تأثیر میگذارد
-
continental climate
اقلیم قارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم منطقۀ درونی خشکی وسیعی در ابعاد قاره، دور از تأثیرات مستقیم اقیانوسها
-
ice-cap climate
اقلیم کلاهک یخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم مناطق کلاهک یخی جهان که دمای آن به اندازهای پایین است که یخکاست آن هرگز بیش از انباشت سالانۀ یخ و برف آن نیست متـ . اقلیم یخبندان frost climate اقلیم یخبندان دائمی perpetual frost climate
-
frost climate
اقلیم یخبندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اقلیم کلاهک یخی
-
perpetual frost climate
اقلیم یخبندان دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اقلیم کلاهک یخی