کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقلیما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقلیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: eqlimā) (معرب از یونانی) (= اقلیمیا) (در قدیم) مادهای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست میآورند ؛ (در اعلام) نام دختر آدم (ع) که به نقل تاریخ در ازدواج هابیل بود.
-
اقلیما
لغتنامه دهخدا
اقلیما. [ اَ ] (اِخ ) بر وزن مه سیما نام دختر آدم علیه السلام است . (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ) : حوا از آدم بار گرفت و پسری و دختری بیاورد پسر را قابیل نام کرد و دختر را اقلیما و سخت باجمال بود. (قصص الانبیاء ص 24). رجوع به اقلیمیا شود.
-
جستوجو در متن
-
لویزه
لغتنامه دهخدا
لویزه . [ ل َ وی زَ ] (اِخ ) نام دختری که با هابیل از یک شکم بود چنانکه اقلیما با قابیل . (برهان ).
-
اقلیمیا
لغتنامه دهخدا
اقلیمیا. [ اِ ] (اِخ ) نام دختر حضرت آدم علیه السلام است که بحباله ٔ هابیل بود. (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به اقلیما شود.
-
قابیل
لغتنامه دهخدا
قابیل . (اِخ ) فرزند آدم و حوا و برادر هابیل است . در داستانهای دینی آمده است که هر نوبت حوا حامله میشد خداوند یک پسر و یک دختر به او کرامت میکرد و آدم به فرمان خدا دختر بطنی را با پسر بطن دیگر به ازدواج درمی آورد. چون قابیل با توأم خود اقلیما متولد...