کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقصاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقصاد
لغتنامه دهخدا
اقصاد. [ اِ ] (ع مص ) نیزه زدن کسی را و خطا نکردن آن . || گزیدن مار کسی را و هلاک کردن او را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || رسیدن تیر شکار را و بر جای کشتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). در جای بکش...
-
اقصاد
لغتنامه دهخدا
اقصاد. [اَ ] (ع ص ) رمح اقصاد؛ نیزه ٔ شکسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و این از باب ثوب اخلاق است . (از اقرب الموارد). اخفش گوید این یکی از مواردی است که مفرد در بنای جمع آمده است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).