کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقسام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اقسام
/'aqsām/
معنی
= قِسم
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. انواع
۲. وجوه
۳. انحا
۴. سوگندها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقسام
واژگان مترادف و متضاد
۱. انواع ۲. وجوه ۳. انحا ۴. سوگندها
-
اقسام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قِسم] 'aqsām = قِسم
-
اقسام
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ قسم . 1 - بهره ها، بخش ها. 2 - گونه ها، جنس ها.
-
اقسام
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) جِ قسم ؛ سوگندها.
-
اقسام
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] (مص م .) سوگند دادن ، قسم دادن .
-
اقسام
لغتنامه دهخدا
اقسام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قِسْم . جزٔها و قسم ها و درجه ها. (ناظم الاطباء) : ای نام تو بخشیده ٔ بخشنده ٔ اقسام اقسام مکارم را بخشی است از آن نام . مسعودسعد.رجوع به قسم شود. || ج ِ قَسَم . سوگندها. (غیاث اللغات ) (سیوطی ).
-
اقسام
لغتنامه دهخدا
اقسام . [ اِ ] (ع مص ) سوگند خوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ). || بخش کردن . (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
ذوخمسة اقسام
لغتنامه دهخدا
ذوخمسة اقسام . [ خ َ س َ ةَ اَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوخمسة اغصان شود.
-
اقسام کلمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← اجزای کلام
-
واژههای همآوا
-
اغسام
لغتنامه دهخدا
اغسام . [ اَ ] (ع اِ) ابر پاره . غُسَم مثله . یقال : فی السماء غسم و اغسام ؛ ای قطع من السحاب . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
اغسام
لغتنامه دهخدا
اغسام . [ اِ ] (ع مص ) تاریک شدن شب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ظلمانی شدن شب : اغسم اللیل ؛ اظلم . (اقرب الموارد). اغساء. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
اقصام
لغتنامه دهخدا
اقصام . [ اَ ](ع اِ) ج ِ قَصم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ قِصم . (ناظم الاطباء). رجوع به قصم شود.