کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اقرا
معنی
خواندن , باز خواندن , از برخواندن , با صدايي موزون خواندن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقرا
دیکشنری عربی به فارسی
خواندن , باز خواندن , از برخواندن , با صدايي موزون خواندن
-
واژههای مشابه
-
آقرا
لغتنامه دهخدا
آقرا. (اِخ ) نام رودی از آب راهه های ارس .
-
واژههای همآوا
-
اغرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اغراء] [قدیمی] 'eqrā ۱. برانگیختن؛ تحریک کردن.۲. وادار کردن.۳. دشمنی انداختن میان دو کس.۴. آزمند گردانیدن.
-
اقرع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'aqra' شمشیر نیکوآهن.
-
اغرا
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . اغراء ] 1 - (مص م .) شوراندن ، تحریک کردن . 2 - (اِمص .) انگیزش .
-
اقرع
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ) [ ع . ] (ص .) کل ، کچل .
-
آقرا
لغتنامه دهخدا
آقرا. (اِخ ) نام رودی از آب راهه های ارس .
-
اغرا
لغتنامه دهخدا
اغرا. [ اِ ] (از ع مص ) رجوع به اغراء شود.
-
اقرء
لغتنامه دهخدا
اقرء. [ اَ رَءْ ] (ع ن تف ) اسم تفضیل از قرائت . مقری تر. خواننده تر. داناتر بقرآن . آشناتر بقرائت قرآن و علوم آن . قال ابن کثیر: کان الصدیق اقرء الصحابة؛ ای اعلمهم بالقرآن . (تاریخ الخلفاء سیوطی ص 29).
-
اقرع
لغتنامه دهخدا
اقرع . [ اَ رَ ] (ع ص ، اِ) کل . (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (شرح نصاب ). مردکل [ کچل ] که موی سر او بعلتی افتاده باشد. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ج ، قُرع . قرعان . (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (ناظم الا...
-
جستوجو در متن
-
باز خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
اقرا
-
از برخواندن
دیکشنری فارسی به عربی
اقرا