کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتصاد اثباتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
متخصص اقتصاد
دیکشنری فارسی به عربی
اقتصادي
-
forest economics
علم اقتصاد جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شاخهای از جنگلداری که در آن جنگل بهمثابۀ دارایی مولدی است که از قوانین اقتصادی تبعیت میکند متـ . اقتصاد جنگل 2
-
rentier economy
اقتصاد افزونهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی که در آن درآمدهای اقتصادی نتیجۀ فعالیت عوامل تولید نباشد
-
ecological economics, education economics
اقتصاد بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مطالعۀ برهمکنشها و تحولات ناشی از فعالیتهای اقتصادی انسان و زیستبومهایی که این فعالیتها در آنها، در طول زمان و در گسترۀ مکان، صورت میگیرد
-
international economics
اقتصاد بینالملل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] اقتصادی که به کنش متقابل عوامل اقتصادی در کشورهای مختلف جهان میپردازد
-
sustainable forest economy
اقتصاد پایدار جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شیوهای در اقتصاد جنگل که بر مبنای پایداری استوار است
-
forest economy
اقتصاد جنگل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بخشی از اقتصاد محلی و منطقهای یا ملی که کلاً یا عمدتاً از تولید جنگلی بهره میگیرد متـ . بهرهدهی جنگل
-
اقتصاد جنگل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← علم اقتصاد جنگل
-
environmental economics
اقتصاد زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] حوزهای از علم اقتصاد که تأثیرات گوناگون خطمشیهای زیستمحیطی را بر اقتصاد مطالعه میکند
-
supply side economics
اقتصاد عرضهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] یکی از مکاتب اقتصادی که بر سیاستهایی تاکید دارد که با حذف موانع عرضه سبب افزایش تولید و اشتغال سبب میشوند
-
transaction-cost economics
اقتصاد هزینۀ مبادله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نگرشی در علم اقتصاد که برپایۀ آن سازماندهی مبادلات اقتصادی رفتاری اقتصادی محسوب میشود و بنابراین، هزینۀ مبادله مبنای ارزیابی مطلوبیت مبادله قرار میگیرد
-
رعایت اقتصاد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اقتصد
-
اصول ازادی فردی در سیاست و اقتصاد
دیکشنری فارسی به عربی
فردية