کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقترانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقترانی
لغتنامه دهخدا
اقترانی . [ اِ ت ِ ](ص نسبی ) (اصطلاح منطق ) رجوع به قیاس اقترانی شود.
-
واژههای مشابه
-
قیاس اقترانی
لغتنامه دهخدا
قیاس اقترانی . [ س ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اقترانی آن بود که نتیجه و نقیض آن هیچکدام بالفعل در قیاس مذکور نبود و استثنائی آن بود که نتیجه یا نقیضش بالفعل در قیاس مذکور بود. و فرق است میان مذکور و موضوع بمعنی مسلم چه مذکورباشد که در معرض تس...
-
جستوجو در متن
-
قیاس بسیط
لغتنامه دهخدا
قیاس بسیط. [ س ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از قیاس . قیاس یا بسیط بود یا مرکب . قیاسات بسیط بر حسب قسمت نوعی دو قسم بود: اقترانی یا استثنائی (اساس الاقتباس ). رجوع به قیاس اقترانی و قیاس استثنایی شود.
-
شرطی
لغتنامه دهخدا
شرطی . [ ش َ طی ی ] (ع ص نسبی ) قرارداد نامعین .- بشرطی که ؛ موافق قراردادی که . (ناظم الاطباء).|| منسوب به شرطه . (یادداشت مؤلف ) (از مهذب الاسماء). || منسوب به شرط و عهد وپیمان و گرو. (ناظم الاطباء). || کیفیتی . (یادداشت مؤلف ). || در اصطلاح منط...
-
قیاس دور
لغتنامه دهخدا
قیاس دور. [ س ِ دَ / دُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) هرگاه نتیجه ٔ قیاس اقترانی را با یک مقدمه تألیف کنند آن قیاس را دایر خوانند و هرگاه که مقابل نتیجه را با یک مقدمه تألیف کنند تا مقابل دیگر مقدمه را نتیجه دهد آن قیاس را معکوس خوانند...
-
کبری
لغتنامه دهخدا
کبری . [ ک ُ را ] (ع اِ) یکی از دو مقدمه ٔ قیاس اقترانی است . هر قیاس ناچار از دو مقدمه است : مقدمه ٔ اول که آن را صغری می گویند و مقدمه ٔ دوم که کبرایش گویند، مثلا در: جهان متغیر است و هر متغیری حادث است ، جهان حادث است ؛ جمله ٔ هر متغیری حادث است ک...
-
قیاس مقاومت
لغتنامه دهخدا
قیاس مقاومت . [ س ِ م ُ وِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) هرگاه قیاسی منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند به ایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه است ، مانند کبری در شکل اول یا مقدمه...
-
استثنائی
لغتنامه دهخدا
استثنائی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به استثناء. || (اصطلاح منطق ) در علم منطق قسمی از اقسام قیاس باشد که شرح آن بنحو کامل در ذکر معنی لفظ قیاس گفته آید. (کشاف اصطلاحات الفنون ). قیاس استثنائی ...آن بود که نتیجه یا نقیض نتیجه در مقدماتش مذکور بود با...
-
اکبر
لغتنامه دهخدا
اکبر. [ اَ ب َ ] (ع ن تف ) بزرگتر. (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 18). بزرگتر. ج ، اَکابِر، اَکبَرون . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). بزرگتر. (ناظم الاطباء). بزرگتر. مؤنث : کُبری ̍. (از آنندراج ). خلاف ارذل . ج ، اکبرون ، ا...
-
تحلیل قیاس
لغتنامه دهخدا
تحلیل قیاس . [ ت َ لی ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنالوطیقای اول . خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس آرد: قیاساتی که در علوم و اثناء محاورات از جهت اثبات و ابطال مطالب ایراد کنند بیشتر آن بود که از ترتیبها تحریف یافته باشد. و باشد که مقارن چیزهایی ...
-
اصغر
لغتنامه دهخدا
اصغر. [ اَ غ َ ] (ع ن تف ) خردتر. مؤنث : صُغْری ̍. ج ، اصاغر، اصاغرة و کذا اصغرون . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (آنندراج ).کوچکتر. کهتر. کهین . صغیرتر. حقیرتر. مقابل اکبر.- امثال : اصغر من حبة . اصغر من صعوة . اصغر من قراد . || ...
-
قیاس
لغتنامه دهخدا
قیاس . (ع اِ) ج ِ قوس . (از اقرب الموارد). رجوع به قوس شود. || (مص ) به ناز خرامیدن . (از اقرب الموارد). || اندازه گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندازه گرفتن دو چیز. دو چیز را با هم سنجیدن . (فرهنگ فارسی معین ). برابر گرفتن با کسی در قیام و ...
-
مقدمه
لغتنامه دهخدا
مقدمه . [ م ُ ق َدْ دِ / دَ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) اول از هر چیزی و جزء پیشین و نخستین از هر چیزی . (ناظم الاطباء).- در مقدمه ؛ از پیش . پیشاپیش . جلوتر : و در مقدمه جماعتی را از رسولان به نزدیک سلطان فرستاد به تصمیم عزیمت خود به جانب او. (جهانگشای...