کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتراش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقتراش
لغتنامه دهخدا
اقتراش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) با هم به نیزه کارزار کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || کسب کردن . || سعایت کردن نسبت بکسی و بدی نمودن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مقترش
لغتنامه دهخدا
مقترش . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) با هم به نیزه کارزارنماینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). و رجوع به اقتراش شود.