کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقاوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقاوم
لغتنامه دهخدا
اقاوم . [ اَ وِ ] (ع اِ) جج ِ قَوم بمعنی گروه مردان و زنان معاً یا بخصوص گروه مردان . (آنندراج )(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قوم . اقوام . اقاوم .
-
جستوجو در متن
-
قوم
لغتنامه دهخدا
قوم . [ ق َ ] (ع اِ) گروه مردان و زنان معاً یا بخصوص گروه مردان و از این معنی است قول خدای تعالی : لایسخر قوم من قوم . (قرآن 11/49). و قول خدای تعالی : و لا نساء من نساء. (قرآن 11/49). یا زنان به تبعیت مردان داخل قومند مذکر و مؤنث هر دو آید و از ابن...