کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقامتگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اقامتگاه
مترادف و متضاد
۱. اتراقگاه، توقفگاه
۲. منزلگاه، مسکن، موطن
دیکشنری
dwelling, quarters, residence
-
جستوجوی دقیق
-
اقامتگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اتراقگاه، توقفگاه ۲. منزلگاه، مسکن، موطن
-
accommodation 1
اقامتگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مکانی برای اقامت با امکانات متعارف اقامتی
-
اقامتگاه
دیکشنری فارسی به عربی
سکن , مسکن
-
واژههای مشابه
-
hotel registration1
ثبت اقامتگاهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فهرستبرداری از مهمانخانههای موجود که ممکن است شامل دیگر انواع اقامتگاههای گردشگری نیز بشود
-
accommodation rating
درجهبندی اقامتگاهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظامی که براساس آن استانداردهای کیفیت و تأمین تسهیلات یا خدمات در اقامتگاههای گردشگری ارزیابی میشود
-
جستوجو در متن
-
procapital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامتگاه
-
residentship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامتگاه
-
residentiary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامتگاه
-
residentiaryship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامتگاه
-
مُقَاماً
فرهنگ واژگان قرآن
اقامتگاه
-
public housing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامتگاه همگانی
-
اقامتگاههای جهانگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← اقامتگاههای گردشگری
-
میرزانشین
واژهنامه آزاد
جایی که اقامتگاه امیرزادگان و بزرگان باشد