کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اف اف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وه
لغتنامه دهخدا
وه . [ وَه ه ] (ع اِ) اندوه . (منتهی الارب ). حزن . (از اقرب الموارد). گویند: وَه ّ من هذا؛ به تنوین ، یعنی وَه ّ، چون اف اف . (از منتهی الارب ).
-
مؤفف
لغتنامه دهخدا
مؤفف .[ م ُ ءَف ْ ف ِ ] (ع ص ) اف گوینده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اف گوینده و کسی که اف می کند. (ناظم الاطباء).
-
af
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اف
-
iof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آی اف
-
افوفة
لغتنامه دهخدا
افوفة. [ اُ ف َ ] (ع ص ) بسیار اف گوینده . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). بسیار اف گفتن . (کذا). (آنندراج ).
-
اؤفوفه
لغتنامه دهخدا
اؤفوفه . [ اُءْ ف َ ف َ ] (ع اِ) آنکه بسیار اف گوید. (منتهی الارب ). بسیار اف گوینده . (ناظم الاطباء).
-
emery paper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاغذ ام دی اف
-
George F. Kennan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جورج اف. کنن
-
fie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فای، اف، تف، اه
-
President John F. Kennedy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جان اف کندی رئیس جمهور
-
ممازجات
لغتنامه دهخدا
ممازجات . [ م ُ زَ ] (ع اِ) ج ِ ممازجة. تغییرات : عطارد همانطور دارای ممازجات ، یعنی تغییرات است که قمر ما. (طالب اف ). حالات متباینه زهره را نسبت به آفتاب و زمین از قبیل ممازجات یا تغییرات و بعد مسافت می نماید. (طالب اف ). رجوع به ممازجت شود.
-
مؤتفظ
لغتنامه دهخدا
مؤتفظ. [ م ُءْ ت َ ف ِ ] (ع ص ) لازم شونده . (منتهی الارب ماده ٔ اف ظ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
thermal death time, TDT
مدت گرمامیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مدتزمان لازم برای از کار افتادن یک عامل فعال موجود در غذا در دمای مشخص، معمولاً 121 درجۀ سلسیوس متـ . عدد اف F-value
-
peace corps
سپاه صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمانی دولتی متشکل از جوانان داوطلب امریکایی که جان. اف. کندی، رئیسجمهور وقت امریکا، در مارس 1961 برای کمک به کشورهای جهان سوم تأسیس کرد
-
تأفیف
لغتنامه دهخدا
تأفیف . [ ت َءْ ] (ع مص ) اُف کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). اُف گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تأفیف بکسی ؛ اف گفتن بر وی از اندوه یا دلتنگی یا درد. تأفف . (از اقرب الموارد). و رجوع به تأفف شود.