کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افلاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علم هیئت
واژهنامه آزاد
علم نجوم، علم افلاک و آسمانها
-
planetarium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاره زمین، افلاک نما، سیاره نما، ستارهدیدگاه
-
planetaria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاره ای، افلاک نما، سیاره نما، ستارهدیدگاه
-
جسم محدد
لغتنامه دهخدا
جسم محدد. [ ج ِ م ِ م ُ ح َدْدِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد از آن فلک افلاک است که محدد افلاک باشد. (از فرهنگ علوم عقلی سجادی ).
-
فرازآباد
لغتنامه دهخدا
فرازآباد. [ ف َ ] (اِ مرکب ) عالم بالا. (آنندراج ). عالم علوی که افلاک است . برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان . (فرهنگ دساتیر).
-
سروشستان
لغتنامه دهخدا
سروشستان . [ س ُ ش ِ ] (اِ مرکب ) افلاک و آسمانها را گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). این کلمه دساتیری است .
-
فلکیات
لغتنامه دهخدا
فلکیات . [ ف َ ل َ کی یا ] (ع اِ) علوم راجعه به افلاک . علم نجوم . (یادداشت مؤلف ).
-
اجرام فلک
لغتنامه دهخدا
اجرام فلک . [ اَ م ِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) افلاک و سیّارات و ثوابت .
-
تشت سرنگون
لغتنامه دهخدا
تشت سرنگون . [ ت َ ت ِ س َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) کنایه از افلاک و آسمان بود. (انجمن آرا).
-
حوامل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حامل و حامِلَة] [قدیمی] havāmel ۱. برنده؛ حملکننده.۲. (نجوم) حامل فلکی میان هر یک از افلاک ششگانه.
-
نفس فلکی
لغتنامه دهخدا
نفس فلکی . [ ن َ س ِ ف َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فلاسفه عنصر فلکی را جدا و ممتاز از عناصر زمینی می دانند و برای افلاک دو نفس قائل اند یکی نفس منطبعه و دیگری نفس ناطقه .(فرهنگ علوم عقلی ص 81). رجوع به فلک و افلاک شود.
-
میناخانه
لغتنامه دهخدا
میناخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) قصر آرایش شده از آینه . آینه خانه . (ناظم الاطباء). شیشه خانه . (آنندراج ). خانه ای که دیوارهاو سقف آن شیشه کاری شده باشد. و رجوع به مینا شود.- میناخانه ٔ افلاک ؛ کنایه از آسمان : زود میناخانه ٔافلاک را برهم زندپی...
-
چرخ پیمایی
لغتنامه دهخدا
چرخ پیمایی . [ چ َ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عرش پیمایی . فلک پیمایی . آسمان پیمائی . پرواز بسوی آسمانها و افلاک : وز پی احمد براقی کن ز روح پس برای چرخ پیمایی فرست . خاقانی .|| گردش و حرکت بر مدار افلاک . رجوع به چرخ پیمای شود.
-
زودکین
لغتنامه دهخدا
زودکین . (ص مرکب ) که زود عداوت و دشمنی نماید : فلک کو دیرمهر و زودکین است در این محنت سرا کار وی این است یکی را برکشد چون خور بر افلاک یکی را افکند چون سایه بر خاک .جامی .
-
لولاک
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: لَولاکَ] [قدیمی] lo[w]lāk اگر نبودی تو. Δ اشاره به حدیث قدسی خطاب به پیغمبر اسلام: «لَولاکَ، لَمّا خَلَقتُ الاَفلاکَ» (= اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم).