کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افضل الدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن حامد کرمانی مکنی به ابوحامد. معروف به افضل کرمانی . او راست : 1 - عقدالعلی للموقف الاعلی 2 - بدایعالازمان فی وقایعکرمان . رجوع به افضل در همین لغت نامه و تاریخ افضل چ دکتر مهدی بیانی و تاریخ کرمان یا سالا...
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب ابراهیم بن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف . رجوع به افضل و خاقانی در همین لغت نامه شود.
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب عبدالرحمان جامی شاعر معروف است . رجوع به جامی و عبدالرحمان شود.
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن ناماواربن عبدالملک خونجی . رجوع به افضل الدین خونجی و محمدبن ناماوار در همین لغت نامه شود.
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) مسعود. در یکی از منشآت خواجه رشیدالدین نام اوآمده است . رجوع به کتاب از سعدی تا جامی ص 98 شود.
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ](اِخ ) محمد کاشانی . رجوع به افضل و باباافضل شود.
-
افضل الدین
لغتنامه دهخدا
افضل الدین . [ اَ ض َ لُدْ دی ] (اِخ ) لقب ازرقی معروف است . رجوع به ازرقی شود.
-
واژههای مشابه
-
افضلالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: afzaloddin) (عربی) برتر در دین ؛ (در اعلام) لقب ابراهیم بن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف قرنِ ششم هجری قمری ، (خاقانی شروانی).
-
افضل ترکه
لغتنامه دهخدا
افضل ترکه . [ اَ ض َ ل ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) خواجه ... از شعرا بود و بر اقران و امثال برتری داشت . رجوع به مجمعالخواص ص 43 و روضات الجنات و فهرست آن شود.
-
افضل جمالی
لغتنامه دهخدا
افضل جمالی . [ اَ ض َ ل ِ ج َ ] (اِخ ) همان افضل شاهنشاه امیرالجیوش است . رجوع به افضل ... و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
افضل شاهنشاه
لغتنامه دهخدا
افضل شاهنشاه . [ اَ ض َ هََ ] (اِخ ) احمدبن بدر جمالی مکنی به ابوالقاسم . وی در اصل ارمنی و وزیر و امیرالجیوش مصر و از ارکان دولت «الاَّمر باحکام اﷲ» فرمانروای مصر بود، تا آنکه آمر باحکام اﷲ بر او خشم گرفت و او را با دسیسه در قاهره بقتل رساند. او بیس...
-
افضل شیرازی
لغتنامه دهخدا
افضل شیرازی . [ اَ ض َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به عبدالعزیزبن محمد شود.
-
افضل کاشانی
لغتنامه دهخدا
افضل کاشانی . [ اَ ض َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به باباافضل در همین لغت نامه شود.
-
افضل کاشی
لغتنامه دهخدا
افضل کاشی . [ اَ ض َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به افضل و باباافضل و ریاض العارفین ص 161 شود.