کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افسار بر سر کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افسار بر سر کشیدن
لغتنامه دهخدا
افسار بر سر کشیدن . [ اَ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) اسب را لجام انداختن . (آنندراج ) : خصم ار ز مرتبت خر عیسی شود چه شدخواهم کشید بر سرش افسار دشمنی .واله هروی (از آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
افسار کردن
لغتنامه دهخدا
افسار کردن . [ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مهار کردن . افسار زدن . || کنایه از جلوگیری کردن از افسار گسیختگی و لاابالی گری .
-
افسار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زمام
-
افسار بستن
دیکشنری فارسی به عربی
مقود
-
افسار زدن
دیکشنری فارسی به عربی
لجام
-
افسار سرخود
لهجه و گویش تهرانی
خود رأی، خودمختار،نافرمان
-
افسار پاره کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رِ. کَ دَ) (مص ل .) سرپیچی کردن ، یاغی شدن .
-
افسار سگ وحیوانات مشابه
دیکشنری فارسی به عربی
مقود
-
جستوجو در متن
-
بسر کشیدن
لغتنامه دهخدا
بسر کشیدن . [ ب ِ س َ ک ِ / ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر سر کشیدن یکدفعه . لاجرعه کشیدن . (غیاث ) (آنندراج ). یکباره نوشیدن : جام داغی از جنون ، عالی به سر خواهم کشیددر خمارم ساغر سرشار میباید مرا. عالی (از آنندراج ). || به روی سرکشیدن عبا و جامه . بر سر ک...
-
خط بر سر کشیدن
لغتنامه دهخدا
خط بر سر کشیدن . [ خ َ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بعیب و خطا منسوب کردن . (ناظم الاطباء).
-
ساغر به سر کشیدن
لغتنامه دهخدا
ساغر به سر کشیدن . [ غ َ ب ِ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ساغر بر سر کشیدن . ساغر بر تارک شکستن . ساغر بر تارک کشیدن . (آنندراج ) : خرم کسی که ساغر وحدت بسر کشیدخود را از این جهان بجهان دگر کشید.محمد اسحاق شوکت (از آنندراج ).
-
پاسفره
فرهنگ فارسی معین
(سُ رِ) (اِمر.) ظرف خالی بر سر سفره برای جدا کشیدن طعام .
-
patted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پته، اهسته دست زدن به، نوازش کردن، چونه زدن، دست نوازش بر سر کسی کشیدن