کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افزاییدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افزاییدن
/'afzāyidan/
معنی
= افزودن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افزاییدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) 'afzāyidan = افزودن
-
افزاییدن
لغتنامه دهخدا
افزاییدن . [ اَ دَ ] (مص ) افزودن و اضافه کردن .(ناظم الاطباء). زیاده کردن . (آنندراج ) : بنمای دوستداری ، بفزای خواستاری دانی که خواستاری باشد ز دوستداری . منوچهری .|| افراشتن . افراشته شدن . (از ناظم الاطباء). || بلند شدن . (ناظم الاطباء). بلند کرد...
-
جستوجو در متن
-
افزایندگی
لغتنامه دهخدا
افزایندگی . [ اَ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) حاصل عمل افزاییدن . آنچه از افزودن حاصل آید. رجوع به افزودن و افزاییدن و افزایش شود.
-
فزایستن
لغتنامه دهخدا
فزایستن . [ ف َ ی ِ ت َ ] (مص ) فزودن . افزودن . (یادداشت بخط مؤلف ). افزاییدن . رجوع به فزایسته شود.
-
افزائدن
لغتنامه دهخدا
افزائدن . [ اَ ءِ دَ ] (مص ) زیاده کردن . (آنندراج ). افزائیدن . افزایدن . افزاییدن . افزودن . رجوع به این کلمات شود. || بلند کردن و بلند شدن . (آنندراج ).
-
فزاییدن
لغتنامه دهخدا
فزاییدن . [ ف َ دَ ] (مص )افزودن . (فرهنگ فارسی معین ). افزاییدن : دریا دو چشم و بردل آتش همی فزایدمردم میان دریا و آتش چگونه پاید؟ رودکی .خوب دارید و فراوان بستاییدش هر زمان خدمت لختی بفزاییدش . منوچهری .گه مان بفزایید و گهی مان بستاییدبر خویشتن از ...
-
فزایش
لغتنامه دهخدا
فزایش . [ ف َ ی ِ ] (اِمص ) مقابل کاهش . افزایش . افزودن . (یادداشت بخط مؤلف ) : گرت رای به آزمایش بودهمه روزت اندر فزایش بود. فردوسی .- فزایش رسیدن ؛ زیاد شدن . افزایش یافتن . فزونی یافتن .- || زیاد نمودن . بیشتر بنظر رسیدن .بهتر جلوه کردن : همه چی...