کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افروختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چراغ افروختن
لغتنامه دهخدا
چراغ افروختن . [ چ َ / چ ِ اَ ت َ ](مص مرکب ) چراغ روشن کردن . (آنندراج ) (غیاث ). چراغ برکردن . چراغ گرفتن . چراغ سوختن . (آنندراج ) (غیاث ). چراغ را روغن کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 116). روغن در چراغ کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 116). بعربی ، «ایقا...
-
بر افروختن
دیکشنری فارسی به عربی
هب
-
جستوجو در متن
-
شعله ور کردن
فرهنگ واژههای سره
افروختن
-
افروزان
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ افروزاندن و افروزانیدن) 'afruzān = افروختن
-
افروزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'afruzidan = افروختن
-
فروختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) foruxtan = افروختن
-
نیفروختن
لغتنامه دهخدا
نیفروختن . [ ن َ ی َ ت َ] (مص منفی ) مقابل افروختن . رجوع به افروختن شود.
-
بیفروختن
لغتنامه دهخدا
بیفروختن . [ی َ ت َ ] (مص مرکب ) افروختن . رجوع به افروختن شود.
-
ignifying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموش كردن، بر افروختن
-
ignify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموش كردن، بر افروختن
-
ignified
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتعل، بر افروختن
-
اوروختن
لغتنامه دهخدا
اوروختن . [ اَ ت َ ] (مص ) بر وزن و معنی افروختن است که روشن کردن آتش و چراغ باشد. (برهان ). افروختن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به افروختن شود.
-
افروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: afruz) افروختن ، افروزنده .
-
ایقاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'iqād آتش افروختن؛ روشن کردن آتش.
-
فروختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (مص مر.) نک افروختن .