کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افرح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افرح
معنی
خوشنود کردن , خرسند کردن , خوشحال کردن , شاد شدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افرح
دیکشنری عربی به فارسی
خوشنود کردن , خرسند کردن , خوشحال کردن , شاد شدن
-
واژههای همآوا
-
آفره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ بادآفره] 'āferah مکافات.
-
آفره
لغتنامه دهخدا
آفره . [ رَ ] (اِ) اَفرا. اَفراغ . آچ .
-
افره
واژهنامه آزاد
مجازات
-
جستوجو در متن
-
خوشحال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افرح
-
شاد شدن
دیکشنری فارسی به عربی
افرح
-
خوشنود کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افرح , وافق
-
خرسند کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارض (فعل ماض) , افرح
-
ذوالکلاع الاصغر
لغتنامه دهخدا
ذوالکلاع الاصغر. [ ] (اِخ ) (سمیفع کسمیدع بالفاء) اهمله الجوهری و قال ابن درید فی باب فعیلل بعد ذکر همیسع سمیفع (و قد تضم سینه ) کانه مصغر (و حینئذ یجب کسر الفاء) و هو ذوالکلاع الاصغر (ابن ناکوربن عمروبن یعفر) بن یزیدبن النعمان الحمیری و یزید هذا هو ...