کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افرة
لغتنامه دهخدا
افرة. [ اَ رَ / اُ ف ُرْ رَ ] (ع اِ) سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شدت . (اقرب الموارد). شدت و سختی . (ناظم الاطباء). - افرةالحَرّ؛ سختی گرما و اول آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). سختی گرما. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). شدّت گرما و آغاز آن . (از ا...
-
واژههای مشابه
-
آفره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ بادآفره] 'āferah مکافات.
-
آفره
لغتنامه دهخدا
آفره . [ رَ ] (اِ) اَفرا. اَفراغ . آچ .
-
افره
واژهنامه آزاد
مجازات
-
کی افره
لغتنامه دهخدا
کی افره . [ ] (اِخ ) کی افره بن کیقباد. به روایتی گویند پدر کیکاوس بوده است . (از مجمل التواریخ و القصص ص 29).
-
واژههای همآوا
-
عفرة
لغتنامه دهخدا
عفرة. [ ع َ رَ ] (ع اِ) سپیدی غیرخالص . (منتهی الارب ).
-
عفرة
لغتنامه دهخدا
عفرة. [ ع ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عفر. || زن پلید. || (اِ) موی گردن شیر و خروس . (منتهی الارب ).
-
عفرة
لغتنامه دهخدا
عفرة. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) سرخی پشت آهو مایل به سپیدی . (منتهی الارب ). رنگ اعفر. (از اقرب الموارد). رجوع به اعفر شود. || عفرة البرد؛ اول سرما. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || موی قفای شیر و خروس . (منتهی الارب ). موی پشت و قفا در شیر و خروس و غیره...
-
عفرة
لغتنامه دهخدا
عفرة. [ ع ُ ف ُرْ رَ] (ع اِ) اخلاط مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عفرة البرد و الحر؛ سختی و اول گرما و سرما، و آن لغتی است در افرة، و آن را به فتح اول نیز خوانده اند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
-
افرط
لغتنامه دهخدا
افرط. [ اَ رُ ](ع اِ) ج ِ فَرط، یعنی کوه خرد یا سر پشته و نشان علامت راه . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
آفرت
واژهنامه آزاد
(لری) آفِرَت؛ دختر.
-
جستوجو در متن
-
عفرة
لغتنامه دهخدا
عفرة. [ ع ُ ف ُرْ رَ] (ع اِ) اخلاط مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عفرة البرد و الحر؛ سختی و اول گرما و سرما، و آن لغتی است در افرة، و آن را به فتح اول نیز خوانده اند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).