کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افرازیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افرازیدن
/'afrāzidan/
معنی
برکشیدن؛ بلند ساختن؛ بالا بردن؛ افراختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
elevate
-
جستوجوی دقیق
-
افرازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'afrāzidan برکشیدن؛ بلند ساختن؛ بالا بردن؛ افراختن.
-
افرازیدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص م .) 1 - بلند ساختن ، افراشتن . 2 - زینت دادن .
-
افرازیدن
لغتنامه دهخدا
افرازیدن . [ اَ دَ ] (مص ) بلند ساختن . افراختن . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). افراختن یعنی برآوردن و برکشیدن و بالا بردن . (مؤید از قنیه ) : گر سرو و گلت خوانم با من چو گل و سرومفراز سر از کبر و رخ از کینه میفروز. سوزنی .تواضع سر رفعت افرازد...
-
جستوجو در متن
-
رازیدن
واژهنامه آزاد
['rāzidan] برکشیدن؛ بلند ساختن؛ بالا بردن؛ افراختن. افرازیدن
-
افرندیدن
لغتنامه دهخدا
افرندیدن . [ اَ رَ دی دَ ] (مص ) آرایش کردن . زینت کنانیدن . (ناظم الاطباء). زیب دادن و آراستن . مرادف افرازیدن . (فرهنگ میرزا ابراهیم ). مصدر افرند است یعنی زیب دادن و زینت دادن و زینت کردن و آراستن . (برهان ) (آنندراج ). زیب دادن و آراستن . (مجمعال...
-
افراشتن
لغتنامه دهخدا
افراشتن . [ اَ ت َ ] (مص ) برداشتن . بلند ساختن . (برهان ) (آنندراج ). افراختن . برداشتن . بلند ساختن . (ناظم الاطباء). همان افراختن است و فراشتن نیز لغتی است . (شرفنامه ٔ منیری ). رفع کردن . بلند کردن . دروا کردن . و برداشتن چنانکه جانور دم را و آدم...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...