کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افجه
لغتنامه دهخدا
افجه . [ اَ ج َ ] (اِخ ) قصبه ای جزء دهستان لواسان بزرگ از بخش افجه ٔ شهرستان تهران . محلی کوهستانی و سردسیر و 1246 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ افجه و محصول آن غلات ، بنشن ، میوه جات ، قلمستان و عسل است . شغل اهالی زراعت ، باغبانی و گله داری است...
-
جستوجو در متن
-
دره زرد
لغتنامه دهخدا
دره زرد. [ دَرْ رَ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیاه رود بخش افجه شهرستان تهران . واقع در خاور مرکز افجه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه شهرستان تهران . واقع در 20هزارگزی جنوب افجه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
انباج
لغتنامه دهخدا
انباج . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش افجه ٔ شهرستان تهران با 196 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ افجه و محصول آن غلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
خوجیر
لغتنامه دهخدا
خوجیر. (اِخ ) دهی است به افجه ٔ تهران . (یادداشت بخط مؤلف ). دهی است از دهستان سیاه رود بخش افجه ٔ شهرستان تهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
لیتا
لغتنامه دهخدا
لیتا. (اِخ ) ده کوچکی از بخش افجه ٔ شهرستان تهران . دارای 42 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
دربندسر
لغتنامه دهخدا
دربندسر. [ دَ ب َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار قصران بخش افجه ٔ شهرستان تهران ، واقع در 34هزارگزی شمال باختری افجه ، با 1116تن سکنه . آب آن از چشمه سار است . کوههای اطراف آن معدن زغال سنگ دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
سیتک
لغتنامه دهخدا
سیتک . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان لواسان کوچک بخش افجه ٔ شهرستان تهران . دارای 597 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ افجه . محصول آنجا غلات ، میوه ، سیب زمینی ، بنشن و عسل . شغل اهالی آنجا زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
ناران
لغتنامه دهخدا
ناران . (اِخ ) دهی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه ٔ شهرستان تهران در دو هزارگزی مشرق گلندوک واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 377 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ افجه تأمین میشود. محصولش غلات و بنشن است و شغل مردمش زراعت . راه فرعی به گلندوک د...
-
کمرد
لغتنامه دهخدا
کمرد. [ ] (اِخ ) دهی از دهستان لواسان کوچک است که در بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع است و 422 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کلوگان
لغتنامه دهخدا
کلوگان . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودبار قصران است که در بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع است و 341 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کلاک
لغتنامه دهخدا
کلاک . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لواسان کوچک است که در بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع است و 108 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کلان
لغتنامه دهخدا
کلان . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لواسان بزرگ است که در بخش افجه ٔ شهرستان تهران واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کردیان
لغتنامه دهخدا
کردیان . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه ٔ شهرستان تهران . کوهستانی و سردسیر است و 159 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).