کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتوخیز 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آفت
واژگان مترادف و متضاد
آسیب، بلا، بیماری، زیان، صدمه، فتنه، مصیبت
-
آفت
فرهنگ واژههای سره
آسیب، آگفت، گزند
-
آفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آفة، جمع: آفات] 'āfat ۱. بلا؛ زیان.۲. هر چیزی که مایۀ تباهی، فساد، و زیان شود.
-
dip 1
اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← اُفت افق
-
آفت
فرهنگ فارسی معین
(فَ) ( اِ.) آسیب ، بلا.
-
آفت
لغتنامه دهخدا
آفت . [ ف َ ] (ع اِ) (شاید از ریشه ٔ آکفت فارسی ) آفة. آفه . عاهت . عاهه . عارضه . (زمخشری ).جانحه . زحمت . علت . بلا. بلیه . ضرر. آکفت . آسیب . بیماری . (ربنجنی ). گزند. عیب . آهو. ج ، آفات : رسیده آفت نشبیل او به هر کامی نهاده کشته ٔ آسیب او به هر ...
-
آفت
واژهنامه آزاد
بلا، آسیب، زیان.
-
اُفت،افت داشتن،افت کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسر شأن (است)،کاسته شدن
-
cone of depression
مخروط اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرواُفتادگی سطح آب زیرزمینی در اطراف چاه پس از برداشت آب که شکلی مانند مخروط وارونه ایجاد میکند
-
decay distance
مسافت اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فاصلهای که موج اقیانوس پس از تشکیل طی میکند تا به موج مرده تبدیل شود
-
pesticide
آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مادهای که آفتهای گیاهی و جانوری را از بین میبرد
-
entoleter
آفتگریزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که مواد غذایی را در مرکز صفحۀ چرخان آن قرار میدهند تا با چرخش صفحه، آفت غلات و دیگر مواد غذایی از بین برود
-
depression of the horizon, dip of the horizon
اُفت افق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ قائم در نقطۀ مشاهده بین افق حقیقی و خط دیدی که تا افق ظاهری امتداد دارد متـ . زاویۀ اُفت dip angle اُفت dip 1
-
decay
اُفت اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش دوم منحنی تغییرات زمانی صدا که نشاندهندۀ کاهش اولیۀ شدت صوت است
-
ohmic drop
اُفت اُهمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی بیشپتانسیل ناشی از مقاومت برقکاف در برابر عبور جریان الکتریکی