کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افتنان
/'eftenān/
معنی
۱. (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر در ضمن شعر چند مضمون مختلف مانند تهنیت و تعزیت یا مدح و هجا بیاورد.
۲. [قدیمی] سخن گوناگون آوردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افتنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eftenān ۱. (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر در ضمن شعر چند مضمون مختلف مانند تهنیت و تعزیت یا مدح و هجا بیاورد.۲. [قدیمی] سخن گوناگون آوردن.
-
افتنان
لغتنامه دهخدا
افتنان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سخن گوناگون آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نوعهای مختلف آوردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). حدیث یا سخن را گوناگون و بنوعهای مختلف آوردن . (از اقرب الموارد). || در اصطلاح علم بدیع صنعتی است که...
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن بکرالعبدی مکنی به ابوطالب . صاحب کتاب شرح ایضاح ابوعلی فارسی . او عالمی نحوی و لغوی و قیم بقیاس و افتنان در علوم عربیت است . و از قاضی ابوسعید سیرافی و ابوالحسن الرّمانی و ابوعلی الفارسی اخذ ادب وعلم کرد و406 هَ . ق . در خ...
-
ذوالوجهین
لغتنامه دهخدا
ذوالوجهین . [ ذُل ْ وَ هََ ] (ع ص مرکب ) منافق . خداوندنفاق . دوروی : فقال له الاحنف امسک علیک فأن ذا الوجهین خلیق ان لایکون عنداﷲ وجیهاً. (ابن خلکان . چ فرهاد میرزا ص 250 شش سطر به آخر مانده ). || (اصطلاح بدیع) چنان باشد که کلام مشتمل بر دو نوع از ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یوسف ابی یعقوب بن ابراهیم ، مکنی به ابوجعفر و معروف به ابن الدایه و پدر او پسر دایةبن المهدیست و یاقوت گوید: گمان برم که معروف به ابن الدایة همان یوسف راوی اخبار ابویونس باشد وخدای تعالی داناتر است . پدر احمد، یوسف بن ابرا...