کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتضاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افتضاح
/'eftezāh/
معنی
رسوا شدن؛ بیآبرو شدن؛ رسوایی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدنامی، بیآبرویی، تفضیح، رسوایی، فضاحت
برابر فارسی
رسوای
دیکشنری
horrid, awful, contretemps, debacle, egregious, fiasco, foul-up, gate _, scandal, sight
-
جستوجوی دقیق
-
افتضاح
واژگان مترادف و متضاد
بدنامی، بیآبرویی، تفضیح، رسوایی، فضاحت
-
افتضاح
فرهنگ واژههای سره
رسوای
-
افتضاح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eftezāh رسوا شدن؛ بیآبرو شدن؛ رسوایی.
-
افتضاح
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) رسوا شدن . 2 - (اِمص .) بی آبرویی .
-
افتضاح
لغتنامه دهخدا
افتضاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رسوا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). آشکار شدن عیوب کسی . (از اقرب الموارد). پیدا و آشکار شدن عیب یا عیوب نهانی کسی . (یادداشت بخط مؤلف ). رسوا کردن . (المصادر زوزنی ). || (اِمص ) مأخوذ از تازی ؛رسو...
-
افتضاح
دیکشنری فارسی به عربی
عار , فضيحة
-
افتضاح
واژهنامه آزاد
رسوایی.
-
جستوجو در متن
-
godawful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
downheartedly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
downspout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
awfully
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
awfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
god-awful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتضاح
-
روسیاهی
واژگان مترادف و متضاد
افتضاح، خجالت، رسوایی، شرمساری، ننگ