کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتراق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افتراق
/'efterāq/
معنی
۱. از یکدیگر جدا شدن؛ جدایی.
۲. پراکنده شدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پراکندگی، پریشانی، تشتت، تفرق
۲. تباین، تفاوت، جدایی
فعل
بن گذشته: افتراق کرد
بن حال: افتراق کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
افتراق
واژگان مترادف و متضاد
۱. پراکندگی، پریشانی، تشتت، تفرق ۲. تباین، تفاوت، جدایی
-
افتراق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'efterāq ۱. از یکدیگر جدا شدن؛ جدایی.۲. پراکنده شدن.
-
افتراق
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - از یکدیگر جدا شدن . 2 - فرق گذاشتن .
-
افتراق
لغتنامه دهخدا
افتراق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از یکدیگر جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). از همدیگر جدا کردن . (غیاث اللغات ). از همدیگر جدا شدن وکردن و پراکنده گردیدن . (آنندراج ). پراکنده و جدا گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مقابل اجتماع کردن...
-
افتراق
دیکشنری عربی به فارسی
جدايي , تفکيک
-
واژههای مشابه
-
cognitive discrimination
افتراقِ شناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] توانایی در تشخیص تمایز میان مفاهیم و شناسایی مفاهیم مشابه از غیرمشابه
-
واژههای همآوا
-
افتراغ
لغتنامه دهخدا
افتراغ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) آب بر خود ریختن . (آنندراج ). بر خود آب ریختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بر خویشتن آب ریختن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
outfinding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتراق
-
distincter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتراق
-
outferret
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتراق
-
disclosable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل افتراق است
-
تفکیک
دیکشنری فارسی به عربی
افتراق , تعطل , مفرق