کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتتاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افتتاح
/'eftetāh/
معنی
۱. گشودن؛ باز کردن.
۲. آغاز کردن.
۳. شروع به کار مؤسسه یا کارخانه یا مدرسه و امثال آن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باز کردن، بازگشایی، گشادن، گشایش، وا کردن، واگشایی ≠ انسداد
برابر فارسی
گشایش
فعل
بن گذشته: افتتاح کرد
بن حال: افتتاح کن
دیکشنری
dedication, inaugural, inauguration, opening
-
جستوجوی دقیق
-
افتتاح
واژگان مترادف و متضاد
باز کردن، بازگشایی، گشادن، گشایش، وا کردن، واگشایی ≠ انسداد
-
افتتاح
فرهنگ واژههای سره
گشایش
-
افتتاح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eftetāh ۱. گشودن؛ باز کردن.۲. آغاز کردن.۳. شروع به کار مؤسسه یا کارخانه یا مدرسه و امثال آن.
-
افتتاح
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - گشودن ، باز کردن . 2 - آغاز کردن .
-
افتتاح
لغتنامه دهخدا
افتتاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گشادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از منتخب بنقل غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). مقابل بستن . (از اقرب الموارد). باز کردن . (یادداشت مؤلف ) : و هم بر این نمط افتتاح کرده شود. (کلیله و دمنه ). || آغاز کردن . (منتهی الارب ) (...
-
افتتاح
دیکشنری عربی به فارسی
دهانه , چشمه , جاي خالي , سوراخ , سراغاز , افتتاح , گشايش
-
افتتاح
دیکشنری فارسی به عربی
افتتاح , تنصيب
-
واژههای مشابه
-
افتتاح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افتتح
-
افتتاح كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استفتح
-
جستوجو در متن
-
overtoiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتتاح شد
-
unliquored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتتاح شد
-
relection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتتاح
-
deferrized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتتاح شد