کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
افتان
/'oftān/
معنی
در حال افتادن.
〈 افتانوخیزان:
۱. آنکه گاه میافتد و گاه برمیخیزد.
۲. افتادن و برخاستن در راه رفتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
drop, plunger, sinker
-
جستوجوی دقیق
-
افتان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) 'oftān در حال افتادن.〈 افتانوخیزان:۱. آنکه گاه میافتد و گاه برمیخیزد.۲. افتادن و برخاستن در راه رفتن.
-
افتان
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) (ص فا.) در حال افتادن . ؛~ و خیزان راه رفتن آهسته و به حالت افتادن و برخاستن راه رفتن .
-
افتان
لغتنامه دهخدا
افتان . [ اِ ] (ع مص ) بشگفت آوردن چیزی کسی را. || در فتنه انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بفتنه افکندن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || ربودن زن دل را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
افتان
لغتنامه دهخدا
افتان . [ اُ ] (نف ، ق ) مقابل خیزان . (آنندراج ). در حال افتادن . که افتد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
اُفتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← کمانهکشی اُفتان
-
افتان افتان
لغتنامه دهخدا
افتان افتان . [ اُ اُ ] (ق مرکب ) حرکت ورفتار بطور افتادگی و بطور آرامی . (ناظم الاطباء).
-
falling tide
کِشَند اُفتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] ← جزرکِشَند
-
falling intonation
آهنگِ افتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] افت پایانی در آهنگ گفته
-
falling body
جسم افتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جسم شتابداری که شتاب آن تنها ناشی از گرانش زمین است
-
افتان خیزان
لغتنامه دهخدا
افتان خیزان . [ اُ ] (ق مرکب ) در حال افتادن وخاستن . روشی چون روش طیر یا وحشی به تیرخسته . راه رفتن بسان مست ازپادرآمده . افتان و خیزان : بر کوه شدی و میزدی دست افتان خیزان چو مردم مست . نظامی .آخر آن مور میان بسته ٔ افتان خیزان چه خطا دید که سرکوفت...
-
ricochet (fr.), jeté (fr.), gettato (it.)
کمانهکشی اُفتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] معمولاً در کمانهکشی راست، ضربۀ کمانه بهنحویکه نیمۀ بالایی آن بر روی سیم انداخته شود و براثر وزن خود چندین بار بر روی سیم ارتعاش کند متـ . اُفتان
-
افتان و خیزان
لغتنامه دهخدا
افتان و خیزان . [ اُ ن ُ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) کنایه از آهسته و دیر به راه رفتن باشد. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). || کنایه از غالب و مغلوب شدن . || مدارا کردن . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). || در حال افتادن و خاستن . روشی چون روش ط...
-
افتان و خیزان
فرهنگ گنجواژه
به زحمت راه رفتن.
-
falling ball viscometer, falling-sphere viscometer, falling viscometer
گرانرَویسنج گویافتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نوعی گرانرَویسنج برای اندازهگیری گرانروی مذابهای بسپاری در آهنگهای برشی بسیار پایین که در آن یک گوی چگالتر از مذاب در درون مذاب و داخل استوانک فولادی در محدودۀ مشخصی حرکت میکند و براساس سرعت حرکت آن، گرانرَوی اندازهگیری شود