کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتئاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افتئاد
لغتنامه دهخدا
افتئاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص )گوشت را بریان ساختن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بریان کردن گوشت . (المصادر زوزنی ). بریان کردن گوشت را با آتش . (از اقرب الموارد). || آتش افروختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آتش افروختن برا...
-
جستوجو در متن
-
افتیاد
لغتنامه دهخدا
افتیاد. [ اِ ] (ع مص ) افتئاد. گوشت بریان ساختن . رجوع به افتئاد شود.
-
بریان کردن
لغتنامه دهخدا
بریان کردن . [ ب ِرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کباب کردن . برشته کردن . پختن . تف دادن . اشتواء. اطباخ .افتئاد. اکشاء. انضاج . حَنذ. تَشویة. شَی ّ. طَجن . طَهو. طَهی . طَهَیان . قَلو. قَلی . کَشَی : از آن پس که بی توش و بی جانْش کردبر آن آتش تیز بریانْش کر...