کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افاکیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افاکیل
لغتنامه دهخدا
افاکیل . [ اَ ] (ع اِ) افواج : افاکیل من کذا؛ ای افواج منه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افواج و گروهها. (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
افکل
لغتنامه دهخدا
افکل . [ اَ ک َ ] (ع اِ) لرزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، اَفاکِل . (مهذب الاسماء): یقال : اخذه افکل ؛ اذا ارتعد من برد او خوف . (ناظم الاطباء). || گروه . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء): یقال : قد جاؤا بافکلهم . (ناظم الاطباء). || ...