کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افامیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افامیه
لغتنامه دهخدا
افامیه . [ ] (اِخ ) یا آپامیا. نام قدیمی قصبات زیر است : قرنه ، قره حصار، صاحب ، مداینه . (از قاموس الاعلام ترکی ). مؤلف ذیل معجم البلدان آرد: بستانی گوید: افامیه نام چندین شهر قدیمی است از آن جمله : 1- شهری در سرزمین آشور که گویند در ملتقای دجله و ...
-
افامیه
لغتنامه دهخدا
افامیه . [ اَ ی َ ](اِخ ) یا فامیه . نام شهری به شام از سواحل . کوره ایست از حمص میان حمص و انطاکیه . و آن را سلوکوس شش سال پس از اسکندر بنا کرده است . (از تاج العروس ). شهری است به شام . (منتهی الارب ). شهری است مستحکم از سواحل شام و آن کوره ای باشد...
-
جستوجو در متن
-
فامیة
لغتنامه دهخدا
فامیة. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است به واسط. (منتهی الارب ). صاحب آنندراج آن را افامیه (با همزه ٔ مفتوح ) کرده است . رجوع به فامیه شود.
-
دریااک
لغتنامه دهخدا
دریااک . [ دَ اَ ] (اِمصغر) مصغر دریا. دریاچه . دریاژه . دریای خرد. بحیره : گاه گاه برخی از آن را دریااک خوانند چون دریااک افامیه ... و چون دریااک خوارزم . (التفهیم ص 170).
-
شحشبو
لغتنامه دهخدا
شحشبو. [ ش َ ش َ ] (اِخ ) از قرای افامیه است به ساحل شام و از توابع حمص . گویند که قبر اسکندر و بعضی گفته اند که امعاء وی در آنجا وجسدش در مناره ای است به اسکندریه ولی اکثر برآنند که اسکندر در بابل عراق درگذشت . (از معجم البلدان ).
-
باعربایا
لغتنامه دهخدا
باعربایا. [ ع ِ ] (اِخ ) شهری است بناحیه ٔ نصیبین . (منتهی الارب ). شهری جزء اعمال حلب از توابع اِفامیه . (معجم البلدان ). || دهی است به موصل . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ). رجوع به باعربای شود.
-
تتراپول
لغتنامه دهخدا
تتراپول . [ ت ِ ] (اِخ ) (چهار قصبه ) این اسم از طرف یونانیهای قدیم ببعض نواحی اطلاق میشد که شامل چهار قصبه باشد. مشهورترین آنها محلی بود در سوریه شامل قصبه های آنطاکیه ، لاوقیه ، افامیه ، سلفکیه و در یونان جز اینها بهمین نام نواحی دیگری نیز وجود داش...
-
اذاسا
لغتنامه دهخدا
اذاسا. [ اَ ] (اِخ ) اِدِس . نام شهر الرها که در الجزیره است . یحیی بن جریر طبیب تکریتی نصرانی گوید که در سال ششم از مرگ اسکندر سلوقوس پادشاه (بسال شانزدهم از حکومت خویش ) شهرهای ذیل بکرد: لاذقیّة و سلوقیّة و أفامیّة و باروا یا حلب و أذاسا یا الرّه...
-
لکام
لغتنامه دهخدا
لکام .[ ل ُ ] (اِخ ) (جبل الَ ...) نام کوهی است که در محاذی حمات شیزر و افامیة و شمال آن کشیده شده است تابه صهیون و منتهی شود به انطاکیه و بعضی گویند کوهی است در ملک شام . (از برهان ). نام کوهی است به شام که ثغر ملطیه بدین سوی آن است . (حدود العالم )...
-
پوسیدونیوس
لغتنامه دهخدا
پوسیدونیوس . (اِخ ) از مشاهیر حکماست . متولد بسال 133 ق . م . در قصبه ٔ افامیه از سوریه و متوفی بسال 49 ق . م . وی مدت مدیدی در ایتالیا واسپانیا و ایلیریا و دیگر نقاط سیاحت کرد. آنگاه درردس اقامت گزید و بتدریس پرداخت و در آنجا چنان شهرت کرد که بخدمتش...
-
حاکم بامر ا
لغتنامه دهخدا
حاکم بامر ا. [ ک ِ ب ِ اَ رِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ... ابو) منصوربن العزیزبن المعزبن المنصوربن القاسم بن المهدی ، صاحب مصر، مکنی به ابوعلی . وی درحیات پدر به ماه شعبان 383 هَ . ق . ولایت یافت و بروز مرگ پدر مستقل گردید. او مردی بخشنده و خون ریزی بی با...