کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغلاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغلاف
لغتنامه دهخدا
اغلاف . [اِ ] (ع مص ) پوشش ساختن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). پوشش ساختن شیشه را: اغلظ القارورة؛ جعل لها غلافاً. (از اقرب الموارد). چیزی را بغلاف ساختن . (تاج المصادر بیهقی ). غلاف کردن . (المصادر زوزنی ). || در غلاف کردن چیزی را...
-
جستوجو در متن
-
غلاف کردن
لغتنامه دهخدا
غلاف کردن . [ غ ُ / غ ِ / غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) یا در غلاف کردن . در غلاف گذاشتن . اغلاف . رجوع به غلاف و اغلاف شود : یک نفس آن تیغ برآر از غلاف چند غلافش کنی ای برخلاف . نظامی .زین سبب من تیغ کردم در غلاف تا که کژخوانی نخواند برخلاف . مولوی (مثنوی...
-
پوشش
لغتنامه دهخدا
پوشش . [ ش ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از پوشیدن . عمل پوشیدن : هریک برگی از درختان بهشت برخود نهادند و بدان پوشش کردند. (قصص الأنبیاء ص 19). || (اِ) ستر. حجاب . غطاء. ساتر. || کنف . زی .ذَرَاً. کنیف . (منتهی الارب ). ملاح . خِتل . (منتهی الارب ). فراض . س...