کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغراض نفسانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغراض نفسانی
دیکشنری فارسی به عربی
عاطفة
-
واژههای مشابه
-
اغراض تعری
واژهنامه آزاد
اهداف تعریف شده, خط مشی, اهداف از پیش تعریف شده و مشخص.
-
جستوجو در متن
-
پاسیون
واژهنامه آزاد
passion؛ اشتیاق وعلاقۀ شدید، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغراض نفسانی، هوای نفس.
-
Passion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شور، عشق، هوای نفس، اشتیاق و علاقه شدید، هوی، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغراض نفسانی
-
passions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسات، شور، عشق، هوای نفس، اشتیاق و علاقه شدید، هوی، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، احساسات شدید، اغراض نفسانی
-
استر
لغتنامه دهخدا
استر. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) (کتاب یا صحیفه ٔ ...) مؤلف قاموس کتاب مقدس آرد: صحیفه ٔ استر همواره در میان یهود و مسیحیان در جزء کتب قانونی محسوب بوده و هست . نگارنده ٔ این کتاب بیقین قطعی معلوم نیست زیرا که بعضی به عزرا و برخی به کاهنی یهویاقیم نام و جمعی...
-
صادقی کتابدار
لغتنامه دهخدا
صادقی کتابدار. [ دِ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) نام او صادق و از ایل افشار است . وی تذکره ای در احوال معاصرین خویش به ترکی نوشته است و چون در خطو نقاشی مهارتی داشت در «کتابخانه ٔ دیوانی » ملازم بود. (آتشکده ٔ آذر). تذکره ٔ وی به مجمع الخواص موسوم است و آقای دکت...
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) فارابی . ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء گوید: محمدبن محمدبن اوزلغبن طرخان . از شهر فاراب است و آن شهریست از بلاد ترک در زمین خراسان و پدر او قائد جیش بود و فارسی المنتسب است و مدتی در بغداد میزیست سپس بشام شد و تا گاه وفات ب...
-
عقل
لغتنامه دهخدا
عقل . [ ع َ ] (ع اِ)خرد و دانش و دریافت یا دریافت صفات اشیاء از حسن وقبح و کمال و نقصان و خیر و شر، یا علم به مطلق امور به سبب قولی که ممیز قبیح از حسن است ، یا بسبب معانی و علوم مجتمعه در ذهن که بدان اغراض و مصالح انجام پذیر است ، یا به جهت هیئت نیک...
-
طغرل
لغتنامه دهخدا
طغرل . [ طُ رِ / رُ ] (اِخ ) ابن ارسلان ، السلطان الاعظم رکن الدنیا و الدین معز الاسلام و المسلمین ، ابوطالب طغرل بن ارسلان قسیم امیرالمؤمنین (طغرل ثالث ) (573 تا 590 هَ . ق .).کمال دولت و کامیاری و وفور حشمت و بختیاری سلطان ماضی طغرل سلجوقی از آن ز...
-
جدل
لغتنامه دهخدا
جدل . [ ج َ دَ ] (ع اِمص ) خصومت ، اسم است جدال را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سختی دشمنی . (از شرح قاموس ). سختی و لداد در خصومت . (از قطر المحیط). پیکار. (مهذب الاسماء). مخاصمت . ستیز. || قدرت بر خصومت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). توانائ...
-
ابوعلی بن سینا
لغتنامه دهخدا
ابوعلی بن سینا. [ اَ ع َ لی ی ِ ن ِ ] (اِخ ) حسین بن عبداﷲبن حسن بن علی بن سینا ملقب به حجةالحق شرف الملک امام الحکماء. معروف به شیخ الرئیس . از حکمای فخام و علمای کبار جهان و اطبای اسلام است . مراتب علمش بیشتر از آن که محاسب وهم تواند احصا کند و مقا...