کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغراض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اغراض
/'aqrāz/
معنی
= غرض
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغراض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غَرَض] 'aqrāz = غرض
-
اغراض
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ غرض ؛ خواست ها، هدف ها.
-
اغراض
لغتنامه دهخدا
اغراض . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ غَرض ، بمعنی پیش بند شتر مانند تنگ زین را. || ج ِ غَرَض ، بمعنی نشانه ٔ تیر و خواست و آهنگ . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به غرض شود. || مأخوذ از تازی . غرضها. خواهشها. آرزوها. مرادها. اراده ها. قصدها...
-
اغراض
لغتنامه دهخدا
اغراض . [ اِ ] (ع مص ) خمیر تازه کردن برای چاشت قوم : اغرض لهم غریفاً. (از منتهی الارب ). سرشتن خمیر برای چاشت قوم و بشب نخورانیدن به آنان : اغرض للقوم غریفاً؛ عجن عجیناً ابتکره و لم یطعمهم بائتا. (از اقرب الموارد). || پر گردانیدن . (منتهی الارب ) (آ...
-
واژههای مشابه
-
اغراض نفسانی
دیکشنری فارسی به عربی
عاطفة
-
اغراض تعری
واژهنامه آزاد
اهداف تعریف شده, خط مشی, اهداف از پیش تعریف شده و مشخص.
-
واژههای همآوا
-
اغراز
لغتنامه دهخدا
اغراز. [ اِ ] (ع مص ) گیاه غرز رویانیدن زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گیاه غرزدار شدن وادی : اغرز الوادی ؛ صار ذاغرز فهو مغرز ای منبت الغرز. (از اقرب الموارد). || بسیار یز گردیدن زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || فروکردن چیزی در زمین :...
-
اقراض
لغتنامه دهخدا
اقراض . [ اِ ] (ع مص ) وام دادن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن )(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (صراح اللغة). قرض دادن : و اقرضوا اﷲ قرضاً حسناً. (قرآن 18/57). || در پاداش کسی جدا کردن پاره ای از زمین و جز آن . || پیش فرستادن نیکی و بدی را....
-
جستوجو در متن
-
اهداف
واژهنامه آزاد
اغراض.
-
fair-minded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه، خالی از اغراض
-
Passion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شور، عشق، هوای نفس، اشتیاق و علاقه شدید، هوی، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغراض نفسانی
-
پاسیون
واژهنامه آزاد
passion؛ اشتیاق وعلاقۀ شدید، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغراض نفسانی، هوای نفس.