کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغذام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغذام
لغتنامه دهخدا
اغذام . [ اِ ] (ع مص ) همه ٔ شیر پستان را خوردن : اغذم الفصیل ما فی ضرع امه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تمام خوردن فصیل شیر مادر خود را: اغذم الفصیل ما فی ضرع امه ؛ شرب جمعه . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
اقزام
لغتنامه دهخدا
اقزام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قَزَم . رذال الناس . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). مردم فرومایه . (آنندراج ). رجوع به قزم شود.
-
اقضام
لغتنامه دهخدا
اقضام . [ اِ ] (ع مص ) لرزانیدن و جنبانیدن شتر زنخ خود را. || در خشکسال اندک از طعام آوردن قوم از شهری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || قضیم خورانیدن ستور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جو دادن ستور را. (مجمل اللغة) (تاج ...
-
جستوجو در متن
-
غنذمة
لغتنامه دهخدا
غنذمة. [ غ َ ذَ م َ ] (ع مص ) همه ٔ شیرپستان را خوردن . (منتهی الارب ). غندمه ٔ شیر پستان ، خوردن همه ٔ آنرا. اِغذام . اغتذام . (از تاج العروس ).