کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغتشاش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغتشاش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضطراب
-
واژههای مشابه
-
ایجاد اغتشاش
دیکشنری فارسی به عربی
إثارة الْقَلاقلِ
-
آشوب و اغتشاش
فرهنگ گنجواژه
هرج و مرج.
-
جستوجو در متن
-
وَشُوْر
لهجه و گویش گنابادی
washouwr در گویش گنابادی یعنی شورش کردن گروهی ، اغتشاش ، حمله کردن جمعی
-
وشور
واژهنامه آزاد
وَشُوْر:(washouwr) در گویش گنابادی یعنی شورش کردن گروهی ، اغتشاش ، حمله کردن جمعی ، پشت سر هم کاری را کردن
-
اضطراب
دیکشنری عربی به فارسی
اشوب , اضطراب , جنبش , اغتشاش , هياهو , اختلا ل , مزاحمت , سراسيمه کردن , گيج کردن , گرم شدن کله (در اثر مشروب) , دست پاچه کردن , عصباني کردن , اشفتن , مضطرب کردن , سراسيمگي , دست پاچگي , هنگامه , همهمه , غوغا , شلوغ , جنجال , التهاب , اغتشاش کردن , ...
-
حيرة
دیکشنری عربی به فارسی
گيج يا گمراه کردن , مغشوش کردن , دستپاچه کردن , بي نتيجه کردن , پريشاني , اهانت , گيجي , دست پاچگي , سردرگمي , بهت , حيرت , درهم ريختگي , اغتشاش , بي ترتيبي , گيج سازي , مشکل وپيچيده سازي
-
صخب
دیکشنری عربی به فارسی
بانگ , غوغا , سروصدا , غريو کشيدن , مصرانه تقاضا کردن , اشفتگي , اغتشاش , اشوب , گردنکشي , تلا طم
-
تشويش
دیکشنری عربی به فارسی
اسيمگي , پريشاني , درهم وبرهمي , اغتشاش , دست پاچگي , بهم ريختگي , مبهم و تاريک کردن
-
rummages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rummages، جستجو، تحقیق، کاوش، بازرسی کشتی، اغتشاش، اشفتگی، زیر و رو کردن، کاویدن، خوب گشتن
-
rummage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روحیه، جستجو، تحقیق، کاوش، بازرسی کشتی، اغتشاش، اشفتگی، زیر و رو کردن، کاویدن، خوب گشتن
-
routs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسیرها، بی نظمی و اغتشاش، طغیان، جمع، گروه، وفور، تار و مار کردن، با پوزه کاویدن، بطور اشفته گریزاندن، کاملا شکست دادن
-
إثارة الْقَلاقلِ
دیکشنری عربی به فارسی
ايجاد ناآرامي , ايجاد آشوب , آشوب به راه انداختن , ناآرام کردن , ايجاد اغتشاش , بر هم زدن اوضاع