کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغباط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغباط
لغتنامه دهخدا
اغباط. [ اِ ] (ع مص ) همیشه پالان بر پشت شتر داشتن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پیوسته بار بر پشت ستور داشتن و آن را پائین نگذاشتن : اغبط فلان الرجل علی ظهر الدابة؛ ادامه علیها و لم یحطه عنها. (از اقرب الموارد). پیوسته داشتن پالان بر پشت ستور. (ال...
-
واژههای همآوا
-
عقبات
لغتنامه دهخدا
عقبات . [ ع َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ عَقَبة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). راههای دشوار. (غیاث اللغات ) : هیچ کسم نیز نبیند دگرکز عقبات تن و جان کم شدم .عطار.
-
اقباط
لغتنامه دهخدا
اقباط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قِبْط. گروهی از نصاری ساکن مصر. (از اقرب الموارد). رجوع به قبط شود.
-
عقبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عقبَة] (جغرافیا) [قدیمی] 'aqabāt = عقبه
-
جستوجو در متن
-
پیوسته
لغتنامه دهخدا
پیوسته . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) متصل . ملصق . بهم بسته . بلافصل . بی فاصله ٔ مکانی . پیوندکرده شده . موصول . مرصوص . مربوط. ملتصق . بیکدیگر دوسیده . ملحق . لاحق . ملحق شده : جنیانجکث ، قصبه ٔ تغزغز است ... و مستقر ملک است و بحدود چین پیوس...