کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغاضه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغاضه
لغتنامه دهخدا
اغاضه . [ اِ ض َ ] (ع مص ) کم کردن آب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در کم کردن قرار دادن : اغاضه اغاضة؛ جعله یغیض . (از اقرب الموارد). || کم کردن بهای چیزی را. || بزمین فروخورانیدن آب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
آغازه
فرهنگ فارسی معین
(زِ)( اِ.)آغاره ، دوالی که بین رویه و تخت کفش دوزند تا آب و خاک به درون آن نرود.
-
آغازه
لغتنامه دهخدا
آغازه . [ زَ / زِ ] (اِ) نام دست افزاری است کفشگران را. (از برهان ). || دوالی بدرز میان رویه و زیره ٔ کفش دوخته تا گرد و آب بدرون نشود. رجوع به آغاره شود.
-
اغازه
لغتنامه دهخدا
اغازه . [ اَ زَ / زِ ] (اِ) افزاری است کفش دوزان را. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
آسانی
لغتنامه دهخدا
آسانی . (حامص ) (از پهلوی آسانیه ، استراحت . آسایش . آشتی . صلح ) یُسر. سهولت . خواری . کسه . خلاف دشواری ، دشخواری ، سختی و صعوبت : ایزدتعالی ... مدت ملوک طوایف بپایان آورده بود تا اردشیر را آن بدان آسانی برفت . (تاریخ بیهقی ).چون خداوند متعال ... ب...