کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعیث
لغتنامه دهخدا
اعیث . [ اَ ی َ ] (ع ن تف )تباه کارتر. یقال : اعیث من جعار. (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
عایث
لغتنامه دهخدا
عایث . [ ی ِ ] (ع اِ) رجوع به عائث شود. (ناظم الاطباء).
-
عایس
لغتنامه دهخدا
عایس . [ ی ِ ] (ع ص ) رجوع به عائس شود.
-
عایص
لغتنامه دهخدا
عایص . [ ی ِ ] (ع ص ) رجوع به عائص شود.
-
اعیس
لغتنامه دهخدا
اعیس . [ اَ ی َ ] (ع اِ) شتر سپید سرخ موی . ج ، عیس . (ناظم الاطباء). یکی از عیس ، یعنی شتران سپید سرخ موی . مؤنث : عیساء. (منتهی الارب ). از رنگهای شتران هرگاه سپیدی رنگ مخلوط باشد و به اشقر بزند، آنرا اعیس گویند و مؤنث آن عیساء است . (از صبح الاع...