کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعناک
لغتنامه دهخدا
اعناک . [ اَ ] (اِخ ) شهرکی است در نواحی حوران از توابع دمشق . (از معجم البلدان ).
-
اعناک
لغتنامه دهخدا
اعناک . [ اِ ] (ع مص ) بند نمودن در را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بستن در را. (از اقرب الموارد). || تجارت جامه نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) . تجارت درها (ابواب ) کردن . (از متن اللغة) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). ...