کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعناز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعناز
لغتنامه دهخدا
اعناز. [ اِ ] (اِخ ) شهری است میان حمص و ساحل . (از معجم البلدان ).
-
اعناز
لغتنامه دهخدا
اعناز. [ اِ ] (ع مص ) مایل گردانیدن کسی را: اعنزه اعنازاً؛ مایل گردانید او را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مایل گردانیدن . مایل ساختن کسی را. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ائناض
لغتنامه دهخدا
ائناض . [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایناض شود.