کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعمال و رفتار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعمال و رفتار
فرهنگ گنجواژه
کردار.
-
واژههای مشابه
-
أَعْمَال
فرهنگ واژگان قرآن
کارها
-
اعمال کردن
فرهنگ واژههای سره
ورزانیدن
-
اعمال نظر
فرهنگ واژههای سره
انجام خواسته
-
اعمال البلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'a'mālolbalad ۱. دهکدههای تابع شهر.۲. شهرهایی که زیر حکم یک حاکم باشد.
-
اعمال یدی
لغتنامه دهخدا
اعمال یدی . [ اَ ل ِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کارهای دست . آنچه با دست انجام گیرد.
-
اعمال زور
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
قابل اعمال
دیکشنری فارسی به عربی
عملي
-
اعمال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انطبق , مارس
-
إعمال خشونت
دیکشنری فارسی به عربی
إستعمال العنف
-
اعمال شاقه
دیکشنری فارسی به عربی
الأشغال الشاقة
-
sexual coercion
اِعمالفشار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اِعمالفشار آشکار یا پنهان برای ایجاد رابطۀ جنسی با وعدۀ پاداش یا تهدید به مجازات
-
تقييم أعمال الدولة
دیکشنری عربی به فارسی
ارزيابي عملکرد دولت
-
اعمال تحریک آمیز
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ اسْتِفْزازية