کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعلواط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعلواط
لغتنامه دهخدا
اعلواط. [ اِ ل ِوْ وا ] (مص ) از گردن شتر برنشستن بر پشت وی یا بی مهار، یا پشت برهنه سوار شدن شتر را. یقال : اعلوط البعیر؛ ای تعلَّق بعنقه و علاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از گردن شتر برنشستن بر پشت و بی مهار سوار شدن شتر یا بر پشت برهنه ٔ آن سوار...
-
جستوجو در متن
-
برچسفیدن
لغتنامه دهخدا
برچسفیدن . [ ب َ چ َ دَ ] (مص مرکب ) برچسپیدن . برچفسیدن . چسپیدن . ملصق شدن . || متمایل شدن . منحرف گردیدن . (فرهنگ فارسی معین ). برچسفیدن به کسی . اعلواط. (منتهی الارب ). || منجمد شدن . فسرده گردیدن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به برچسبیدن شود.